خلاصة:
زمینه و هدف
پژوهش حاضردر زمینه خط مشی گذاری عمومی می باشد و هدف از این پژوهش طراحی و ارایه مدل مشارکت شهروندان در مرحله اول خط مشی گذاری عمومی (شناسایی مسایل عمومی) است.
روش
این تحقیق ازنظر هدف ، اکتشافی است و از نظر روش ، تلفیقی از روش های کیفی و کمی (آمیخته اکتشافی) است . در مرحله اول به کمک روش کیفی از نوع تحلیل محتوا، اطلاعات از منابع مکتوب و الکترونیکی در حوزه موضوع پژوهش جمع آوری شدند و در مرحله دوم ، به منظور تعیین ابعاد ، مولفه ها و شاخص های مشارکت شهروندان در در مرحله اول خط مشی گذاری عمومی ، از تکنیک دلفی استفاده شد.
یافته ها و نتیجه گیری
تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با کمک نرم افزارهای spss۲۴و smart pls تجزیه و تحلیل شدند. و سازه الگو طبق تجزیه و تحلیل های به عمل آمده ، به تایید رسید. در مجموع این تحقیق الگوی جدیدی برای مشارکت شهروندان در مرحله اول خط مشی گذاری عمومی (شناسایی مسایل عمومی) معرفی کرده است .
Background and purpose
The present research is in the field of public policy. The purpose of this research is to design and present a model of citizen participation in the first stage of public policy (public affairs identification). This research is exploratory in terms of purpose.
Method
The methodology is a combination of qualitative and quantitative methods (Exploratory mix). In the first stage, through qualitative method of content analysis, information was collected from written and electronic sources in the field of research and secondly, in order to determine the dimensions, components and indicators of citizen participation in the first stage of public policy making. , Delphi technique was used.
Findings and Conclusion
Data analysis was analyzed using spss24 and smart pls software. And the structure of the pattern was confirmed according to the analysis. In sum, this research has introduced a new model for citizen participation in the first phase of public policy (public policy identification).
ملخص الجهاز:
درنتيجه با توجه به اهميت مشارکت هاي مردمي ، پژوهش حاضر به دنبال آن است که ضمن شناسـايي و رتبـه بنـدي مؤلفـه هـا و ابعـاد دخيـل در مشـارکت شـهروندان در مرحلـه اول خط مشيگذاري عمومي (شناسايي مسائل عمومي )، الگويي پيريزي کند تا موجبات کشـف راه حل هاي جديد مشارکت ، اعطاي مشروعيت مردمي ، ارزش قائل شدن براي آراي مردم را فراهم کند.
رضوينژاد و ملک محمدي (١٣٩٧) در پژوهشـي با عنوان «درآمدي تحليلي بر مسئله شناسـي در سياسـت گـذاري امنيتـي» نشـان داده انـد کـه به منظور گام برداشتن در فرايند سياست گذاري امنيتي، درخصوص شناخت مسئله بـه عنـوان گام نخست ، بايد دقت کافي صورت گيرد، چراکه اگر اين مرحله به درسـتي انجـام نپـذيرد، ساير مراحل نيز دچار انحراف و مشکل خواهند شد؛ بنابراين محققان ضمن تبيـين تعريـف مسئله ، رهيافت ها، مراجع و پيشران هاي امنيتي به عنوان ملزومات اوليـه در سياسـت گـذاري امنيتـي، بـه ضـرورت و اهميـت مسـئله شناسـي امنيتـي پرداختـه انـد و در ادامـه ، مجريـان مسئله شناسي تعيين شده و در پايان نيز شيوه و روش اقدام در فرايند مسئله شناسي با تأکيـد بر ايجاد سازمان هايي با وظيفه تخصصي شناسايي مسائل امنيتي ارائه شده است .
Engaging citizens in the smart city through participation platforms: A framework for public servants and developers, Computers in Human Behavior,Volume 124.