خلاصة:
قرآن كريم به عنوان كتاب راهنما و هدايت انسان، در مسیر سیر تکاملي بشر و رسیدن به هدف نهايي خلقت
كه همان سعادت ابدي اوست، ما را به حقوق و تکالیفي رهنمون مي نمايد كه راهگشاي بشر است. در اين
زمینه مکتب نوراني اسلام يک سلسله مباني حقوقي دارد كه قوانین خود را بر اساس آن اصول مطرح در كتاب
آسماني وضع كرده است .
در اين پژوهش سعي شده است با روش توصیفي و تحلیلي با توجه به منشاء حقوق اجتماعي در قرآن كريم
به اين مساله پرداخته شود. به همین منظور ابتدا به تبیین مولفه هاي حقوق بشر مي پردازيم و سپس با توجه به
مرجعیت و جامعیت قرآن كريم در همه مسائل و از جمله مباحث حقوق اجتماعي و شهروندي اين نتیجه
حاصل مي شود كه در پرتو آيات قرآن و انگاره هاي الهي و فطري آن مي توان به يک جامعه توحیدي و
حکومت واقعي اسلامي به دور از سکولاريزه شدن دين دست يافت.
در چنین جامعه اي با چنین بینشي مي توان امید داشت كه افراد آن جامعه انساني به حقوق و متقابلا به
تکالیف خود آگاه باشند و به آن عمل كنند كه در نهايت امر، افراد آن جامعه قادر خواهند بود با رعايت حقوق
اجتماعي و حقوق ديني متقابل بین يکديگر به كرامت و منزلت انساني و اسلامي نايل شوند و در عمل حکومت
اسلامي را پیاده و نهادينه سازند.