خلاصة:
تحولات صورت گرفته در عرصههای مختلف زمینه ساز شکلدهی به مباحث جدید در عرصه مطالعه در حوزه شهرها به عنوان پدیدههای فضایی- جغرافیایی میباشند. اگر چه شهرها در گذشته نیز از اهمیت و جایگاه برجسته برخوردار بودهاند، اما تغییرات صورت گرفته پیرامون قدرت و سطوح قدرت، افزایش نقش آفرینی بازیگران فروملی زمینه ساز شکلدهی به مباحث ژئوپلیتیک در زمینه شهرها را فراهم آورده است. هدف نوشتار حاضر، شناخت و درک تاریخچه کلی، ماهیت فلسفی، چرایی، تعاریف موجود در زمینه ژئوپلیتیک شهری به عنوان یک بحث جدید و رو به گسترش می باشد. از اینرو در این نوشتار جهت تحلیل اطلاعات بیان شده، از روش تحلیل محتوا بهره گرفته شده است. با بررسی تاریخچه شکل گیری مفهوم ژئوپلیتیک شهری و تعاریف موجود از آن مشخص شد آنطور که بایسته و شایسته است مفهوم و ماهیت ژئوپلیتیک شهری به خوبی مشخص نشده است. بدین ترتیب نگارندگان ماهیت فلسفی ژئوپلیتیک شهری را منابع جغرافیایی قدرت با تاکید بر شهر، فضای شهرها و حوزه نفوذ آنها و مناسبات شکل گرفته از آن در سطوح (محلی، ملی، منطقهای، جهانی) میدانند. نتایج بررسی کلی مفهومسازیهای صورت گرفته از ژئوپلیتیک شهری در کارهای مورد بررسی نشان دهنده آن است که آن گونه که بایسته و شایسته است مفهوم سازی درستی از ژئوپلیتیک شهری صورت نگرفته است. بر این مبنا، میتوان ژئوپلیتیک شهری را در قالب چهار بعد (مکانی، بازیگران، کارکردی و گفتمان) در نظر گرفت و تعریف کرد.
Developments in various fields have led to the emergence of new topics in the field of study in urban areas as spatial-geographic phenomena. Although cities have already had a prominent place in the past, changes in power and levels of power have increased the role of subordinate actors that have shaped geopolitical debates on cities. The purpose of this paper is to understand and understand the general history, philosophical nature, reason, and definitions of urban geopolitics as a new and expanding issue. Therefore, in this paper for analyzing the information, content analysis method has been used. By examining the history of the formation of the city's geopolitical concept and its existing definitions, it became clear that the concept and nature of urban geopolitics are not well defined, as is necessary and desirable. Thus, the authors consider the geopolitical philosophical nature of the city to be the geographic resources of power, with emphasis on the city, the space of cities and their sphere of influence, and its relations at the levels (local, national, regional, global). The results of the general survey of urban geopolitical conceptualizations in the researches show that proper conceptualization of urban geopolitics is not necessary. Based on this, one can consider urban geopolitics in terms of four dimensions (location, actors, function, and discourse(
ملخص الجهاز:
به بياني ديگر، ماهيت فلسفي شکل گيري دانش ژئوپليتيک شهري بر مبناي منابع جغرافيايي قدرت و مناسبات بين بازيگران با تأکيد بر شهر(ها)، فضاي شهرها و حوزه هاي نفوذ آنها است .
«نگرش اول » در زمينه شکل گيري گرايش ژئوپليتيک شهري معتقد است که با گسترش روند شهرنشينيها و نقش آفريني گسترده شهرها در عرصه تحولات سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و علمي در داخل کشورها و در عرصه منطقه اي و جهاني، توجه به اين پديده بيش از گذشته افزايش يافته و مفهوم سازي و چارچوب سازي علمي براي آن ، در عرصه هاي مختلف مورد توجه قرار گرفته است .
ج ) بعد بازيگران : اگر زاويه ديد و نگرش خود را مبتني بر بازيگران قرار داده و خواسته باشيم مبتني بر اين زاويه ديد به ژئوپليتيک شهري نگاه کرده و مفهوم سازي کنيم ، ميتوان گفت ، ژئوپليتيک شهري از منظر بازيگران عبارت است از دانش شناخت ، کسب ، بهره برداري و حفظ منابع جغرافيايي قدرت از سوي بازيگران حاضر در فضاي شهر و محدوده نفوذ آن يا تعبير خود شهرها به عنوان بازيگر جهت دستيابي به اهداف و خواسته هاي مورد نظر در مناسبات محلي، ملي، منطقه اي و جهاني.
به بياني ديگر، استفاده و بهره برداري از منابع جغرافيايي قدرت از سوي بازيگران در فضاي شهر و محدوده مورد نفوذ آن يا شهرها به عنوان بازيگر در مناسبات محلي، ملي، منطقه اي و جهاني جهت دستيابي به اهداف و خواسته هاي خود را ژئوپليتيک شهري ميگويند.
Citizenship and the Right to the Global City: Reimagining the capitalist World Order, International Journal of Urban and Regional, Volume 27.