خلاصة:
هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش عوامل شغلی، جو سازمانی سازنده و عوامل فراسازمانی برانتقال یادگیری با نقش میانجی مکانیزم های انتقال یادگیری بود. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران، اعضای هیئت علمی، کارمندان،کارشناسان و متخصصان منابع انسانی دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در سال 99-98 به خدمت اشتغال داشتند. این تعداد شامل 1881 نفر می­باشند. نمونه مورد مطالعه بر اساس جدول مورگان 225 نفر تعیین شد که به صورت نمونه­گیری طبقه­ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده­ها از پرسش­نامه محقق ساخته 85 سوالی مبتنی بر مقیاس 5 درجه­ای لیکرت استفاده شد. اعتبار محتوا و سازه این پرسشنامه توسط تعدادی از صاحب­نظران و متخصصین مدیریت در حوزه آموزش منابع انسانی مورد تایید قرار گرفت و از روایی سازه و اعتبار لازم برخوردار بود. پایایی آن ­نیز با روش آلفای کرانباخ محاسبه شد. نتایج پژوهش نشان داد ویژگی شغلی و جو سازمانی رابطه مثبت و معنی­داری برمشارکت فعالانه در انتقال یادگیری دارد. عوامل فراسازمانی رابطه مثبت و معنی­داری بر مشارکت فعالانه در انتقال آموزش ندارد. همچنین مشارکت فعالانه در آموزش رابطه مثبت و معنی­داری بر مکانیزم­های انتقال آموخته­ها دارد و مکانیزم­های انتقال نیز بر پیامدهای انتقال آموخته­ها رابطه مثبت و معنی­داری دارد. راهبردهای انتقال نیز به عنوان متغیر میانجی رابطه غیرمستقیم و معنی­داری بین جوسازمانی و ویژگی شغلی با پیامدهای انتقال دارد.
The purpose of this study was to investigate the role of job factors, constructive organizational climate and extra-organizational factors on the transfer of learning with the mediating role of learning transfer mechanisms on the consequences of learning. The research method was descriptive-survey and based on structural equations. The statistical population of the study included all managers, faculty members, staff, experts and human resources specialists of Ferdowsi University of Mashhad who were employed in the year 2019-2020. This number includes 1881 people. The study sample was determined based on Morgan table 225. A researcher-made questionnaire based on a 5-point Likert scale was used to collect data. Content and construct validity of questionnaires were confirmed by several management and factor analysis experts. To analyze data from questionnaires. The results showed that job characteristics and constructive organizational climate have a positive and significant relationship on the transfer of training, but the role of extra-organizational factors do not have a positive and significant relationship on active participation in education transfer. Also, active participation in education has a positive and significant relationship on the mechanisms of learning transfer and transfer mechanisms have a positive and significant relationship on the consequences of learning transfer. Transfer strategies as a mediating variable have an indirect and significant relationship between constructive climate and job characteristics on the consequences of transfer
ملخص الجهاز:
عوامل فراسازماني اشاره به تمام عواملي دارد که از محيط خارج از سازمان بر کاربست آموزش ها تأثير مي گذارند (, Lotfi, Ahanchian ٢٠١٤ ,Karami ) به رغم اهميت عوامل فراسازماني در انتقال يادگيري ، چندان در تحقيقات مرتبط مورد بررسي قرار نگرفته اند بنابراين در اين تحقيق ، محقق بر آن است که نقش جو سازماني و ويژگي هاي شغلي و عوامل فراسازماني را، با انتقال يادگيري با توجه به متغير ميانجي راهبردهاي انتقال ، مورد کنکاش قرار دهد.
٢٠١٧ ,Kauffeld &با اين وجود، موضوع انتقال آموزش يکي از کليدي ترين نگراني هاي مديران و کارشناسان آموزش در قبال هزينه هاي صرف شده در برنامه هاي آموزشي است ٢٠١٠ ,Dam, Hutchins)Chiaburu, Van( بنابراين ، سازمان هايي که مي خواهند از طريق آموزش شايستگي شغلي فرد و موفقيت کلي سازماني را افزايش دهند نياز به دانستن عوامل هستند که مي توانند تسهيل کننده و يا مانع انتقال آموزش شود ( ,Grohmann, Beller) ٢٠١٤ ,Kauffeld.
نتايج پژوهش (٢٠١٤ ,Bouzguenda) نيز گوياي آن بود که مهم ترين عوامل سازماني انتقال يادگيري در سازمان ها شامل ساختار سازماني ، فرهنگ سازماني ، جهت گيري راهبردي ، نقش مديريت منابع انساني است تحقيقات در زمينه فرهنگ يادگيري سازماني نشان مي دهد چگونه 129 ارزشي که سازمان براي يادگيري قايل است ، بر عملکرد کارکنان به عنوان نتيجه آموزش تأثير دارد، همچنين موفقيت انتقال آموزش هنگامي افزايش پيدا مي کند که اهداف آموزشي با اهداف سازماني در يک راستا قرار گيرند (٢٠٢٠ ,Gautam) .