خلاصة:
با گسترش اسلام، شبکه گسترده ارتباطی از راههای دریایی و زمینی شکل گرفت و از این رو تعاملات بینافرهنگی در سرزمینهای اسلامی افزایش چشمگیری یافت؛ بهویژه در منطقه مدیترانه که سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا به هم میپیوندند. با تسلط فاطمیان (297-567 هـ. ق) بر بخش بزرگی از منطقه مدیترانه، این تعاملات بینافرهنگی در هنر، رشد چشمگیری یافت تا آنجا که نقاشیهای دیواری فاطمیان، حضور همزمان فرهنگها و قومیتهای گوناگون در این عرصه هنری را بازتاب میدهد. هدف این پژوهش نیز یافتن علل رشد هنر چند فرهنگی در نقاشیهای دیواری این دوران است. روش توصیفی - تحلیلی برای نگارش و مطالعه اسنادی برای گردآوری دادهها این تحقیق نظری استفاده شده است. همچنین رویکرد زمینهگرایی بستر مناسبی فراهم میسازد تا با تحلیل زمینههای سیاسی، مذهبی و اقتصادی تاریخ فاطمی، علل رشد این فعالیتهای هنری روشن شود زیرا در رویکرد زمینهگرایی، آثار هنری اشیایی عمیقاً تاریخی هستند که خارج از بستر اجتماعی و تاریخی ارزش و معنایی ندارند. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد عواملی چون رونق اقتصادی، امنیت پایدار، افزایش تعاملات خارجی، تسامح دینی و حمایت از شیعیان، رشد هنر چند فرهنگی در نقاشیهای دیواری فاطمی را سبب شد و فعالیت نقاشانی از عراق، بیزانس و ارمنیان را در سرزمینهای فاطمی هموار ساخت.
The spread of Islam from the Arabian Peninsula to the east and west had a great impact on the region's communications; Thus, the intercultural and multicultural feature is one of the main features of Islamic art, especially in the Mediterranean area, where the three continents of Asia including Europe and Africa are connected by Mediterranean Sea. The Shiite Fatimid Caliphate (297-567 A.H) that ruled parts of southern Italy, northern Africa, the Levant and parts of Saudi Arabia for more than two and a half centuries is one of the best examples of intercultural and multicultural interaction in the history of Islamic art. Although the geographical feature of the Fatimids provided the basis for the growth of the multicultural character of their murals, such a profound transformation required other causes and reasons as well. Descriptive-analytical method for writing and library study has been used to collect data in this theoretical research. Contextualism also provides a good framework for analyzing works of art in their historical context. The outcome of this research clarifies those schools and techniques of different cultures, sects and races that were present simultaneously in the Fatimid lands. Instead of indigenous opportunities of Mediterranean region, the flourishing multicultural art of the Fatimid murals was derived from political transition, freedom of religion, backing Shia Muslims and economic growth of the era which provided fertile ground for foreign painters from Iraq, the Byzantium Empire and the Armenians.
ملخص الجهاز:
اين امر بر پايه نظريه هنر پيوندي (Hybrid Art) جان ندروين پيترز(Jan Nederveen Pieterse) ، نه تنها ترکيب سبک ها و فنون هنري فرهنگ هاي گوناگون را افزايش داد و تعاملات بينافرهنگي را قوت بخشيد ((٢٦ :٢٠٠٩ ,Pieterse؛ بلکه امکان حضور موازي سبک ها و رويکردهاي گوناگون را در کنار يکديگر فراهم ساخت که به رونق هنر چند فرهنگي در نقاشيهاي ديواري فاطميان ياري رساند.
گرچه ويژگي جغرافيايي فاطميان بستر را براي رشد ويژگي چند فرهنگي نقاشيهاي ديواري آنها فراهم ساخته بود؛ اما بيترديد براي چنين دگرگوني ژرفي، به علل و زمينه هاي ديگري نيز نياز بود و اين سؤال مطرح ميشود که چه ويژگيهاي خاصي در دوران فاطمي، زمينه را براي رشد هنر نقاشي فرهنگ هاي گوناگون در سرزمين آنها فراهم کرد؛ بنابراين هدف از اين پژوهش يافتن علل ويژه اي است که در بستر جغرافيايي مناسب فاطميان ، زمينه را براي رشد هنر چند فرهنگي در نقاشي ديواري آماده کرد.
سبک هنر نقاشي عباسيان که پس از کاوش هاي سامرا به مکتب پارسي- عراقي سامرا شهرت يافت ، در سرزمين هاي اسلامي گسترش پيدا کرد و مصر که تا پيش از سلطه فاطميان ، بخشي از خلافت عباسي به شمار ميرفت نيز متأثر از اين مکتب نقاشي بود.
اين ويژگي در نقاشي ديواري دير سپيد شهر سوهاج در مصر، به خوبي نمايان است ؛ بنابراين آثار و شواهد بجا مانده از نقاشيهاي ديواري فاطميان نشان دهنده حضور هنرمنداني از قوميت ها و مذاهب گوناگون است که به سرزمين هاي آنها آمده بودند و رقابت و همکاري ايشان ، عرصه هنر چند فرهنگي را گسترش داد.