خلاصة:
اندیشه و سنت نجومی سابقهای دیرین در علم، فرهنگ و هنر ایران دارد. این اندیشه جوامع و جوانب مختلف دورههای تاریخی ایران را تحت تأثیر خود قرار داده است. این اندیشه در سدۀ هفتم هجری با آمدن مغولان و شروع حکومت ایلخانان از رونق بیشتری برخوردار شد و بر همه جوانب جامعه تأثیر گذاشت. از آنجایی که آثار هنری جوهر جامعهاند و هنرمندان از چشمه اندیشه، سنت و باورهای رایج در اجتماع سیراب میشوند؛ شاهد حجم گستردهای از آثار هنری مخصوصاً کاشیهای کوکبی با نقوش تزئینی نجومی در عصر ایلخانی هستیم. این کاشیها بخش زیادی از بناهای امامزادهها را در دورۀ ایلخانی آراستهاند. ازآنجاییکه استفاده از نقوش تزئینی حیوانی در بناهای مذهبی در هنر ایرانی-اسلامی سابقهای نداشته و محل ایراد بوده است؛ هدف پژوهش بر آشکار ساختن این ارتباط استوار است. در راستای هدف، نقوش تزئینی-حیوانی هشت تا از کاشیهای کوکبی عصر ایلخانی تجزیهوتحلیل شده و ضمن تطبیق با نقاشیهای رساله نجومی صورالکواکب عبدالرحمن صوفی رازی به پیشینه کاربرد این نقوش نیز پرداخته شده است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که چه ارتباطی بین نقوش تزئینی-حیوانی کاشیهای کوکبی عصر ایلخانی با اندیشه و سنت نجومی رایج در آن عصر وجود دارد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات بهصورت کتابخانهای گردآوریشده است. یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که نقوش تزئینی-حیوانی کاشیهای کوکبی صرفاً کارکردی تزئینی نداشته بلکه حاوی مفاهیم نمادین نجومی است و تأثیرات آشکاری از نقاشیهای صورالکواکب صوفی دارند.
Astronomical thought, tradition and content have a long and rich history in Iranian science, culture and arts. This sentiment has greatly impacted various eras, aspects and communities and Persian history is replete with specific examples of this phenomenon. This concept became more prevalent and common with the invasion of the Mongols and the rule of the Ilkhanid dynasty in the 13th century (AD). Its impact was indeed all-encompassing, affecting all aspects of society. A significant quantity of artworks belonging to the Ilkhanate era, especially star-pattern tiles with astronomical decorations remains to this day. The philosophy underpinning this design was that art is the essence of society and that artists are inspired by the thoughts, traditions, and common beliefs that predominate society. Multiple religious shrines (Imamzadeh) of the Ilkhanate period are adorned with these tiles. Using decorative animal tiles in religious structures in Iranian-Islamic structures art lacks precedent and on the other hand, it has been a point of contention and criticism. So revealing this firm relationship is the main goal of this study. In line with this objective, the animal-pattern decorations of seven-star tiles from Ilkhanate era have been assessed and analyzed. and they correspond with the paintings of astronomical pamphlets of Abdul Rahman Sufi Razi, entitled “Sovar-al Kavakeb”. the history of utilizing these designs has also been discussed. Correspondingly, this research seeks to answer the question of the relationship between the animal-pattern decorations of star-pattern Ilkhanate tile designs were with the astronomy-influenced thoughts and traditions prevalent in that era. The research method utilized for this paper is descriptive-analytical and the data/information is collected via the library method. The findings of this study indicate that the animal-pattern decorations of star-pattern Ilkhanate tile designs were not just decorative in function, but also contained symbolic astronomical meanings and had obvious/visible influences from “Sovar-al Kavakeb” Sufi paintings
ملخص الجهاز:
در راستاي هدف ، نقوش تزئيني-حيواني هشت تا از کاشيهاي کوکبي عصر ايلخاني تجزيه وتحليل شده و ضمن تطبيق با نقاشيهاي رساله نجومي صورالکواکب عبدالرحمن صوفي رازي به پيشينه کاربرد اين نقوش نيز پرداخته شده است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) الکساندر کرپ نيز بر نجومي بودن اين نقش تأکيد ميکند و ميآورد: ارتباط باستاني خداي خورشيد با شير، در نمادهاي منطقه البروج ديده ميشود که بدون ترديد، ريشه آن در بين النهرين است .
(تصوير ۳) از طرفي همان گونه که پيش تر بيان شد علاقه مغولان به ستاره شناسي و طالع بيني گوياي اين است که نقش هاي نجومي کاربردي عيني بر آثار هنري اين دوره داشته اند و يکي از بهترين بسترهاي بروز اين علايق کاشيهاي کوکبي بوده اند.
نقاط تيره اي که بر روي بدن شير در کاشي ديده ميشود احتمالا همان جايگاه ستارگان در صورت فلکي اسد است که در نقاشي صورالکواکب نيز ميبينيم .
انوري در شعرش ميآورد: ز برج جدي بتابيد پيکر کيوان به شکل شمع فروزنده در ميان شمر (انوري ، ۱۳۶۴، ۱۱۲) (رجوع شود به تصویر صفحه) گسترش اصطلاحات و مفاهيم نجومي در شعر و آثار هنري عصر سلجوقي و ايلخاني گوياي يک سنت و انديشه برخاسته از باورهاي جامعه دارد به حدي که رساله هاي نجومي همچون صورالکواکب عبدالرحمن صوفي رازي (درگذشت : ۳۷۶ هـ) در اين ايام بارها تصويرسازي شده و نقاشيهاي آن منبعي براي هنرمندان سفالگر و کاشيکار قرار ميگيرد.