خلاصة:
همکاری رقابتی نمادی از همزیستی میان اهداف ناسازگار همکاری و رقابت به منظور ارزشآفرینی بیشتر و سپس گزینش آن، در یک سناریوی برد-برد در روابط میان سازمانی است. پژوهش پیشرو با هدف طراحی مدل مفهومی استراتژی همکاری رقابتی در بنگاههای ارائه کننده خدمات مهندسی و تعیین عوامل تاثیرگذار و راهبردهای ایجاد رابطه و پیامدهای آن صورت گرفته است. در این تحقیق، از نظریه داده بنیاد استفاده شدو با کارآمدان خبره که برگزیده نمونهگیری هدفمند بودند، تعداد 12 مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. دادههای گردآوری شده پژوهش با انجام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد واکاوی وتحلیل قرار گرفته و مدل استراتژی همکاریرقابتی در این صنعت تدوین گردید. یافتههای این پژوهش کیفی نشانگر شرایط علی، زمینهای، دخیل؛ و راهبردهای ایجاد، حفظ و خاتمه رابطه و پیامدهای ناشی از آن میباشد. علاوه بر این توجه به ریزبنیانهای دخیل در رابطه و شرایط فرهنگی از جمله ویژگیهای مطالعه مذکور میباشد.
Coopetition strategy is a relationship in which collaboration and competition co-exist. The goal of cooperation is to create value for competitors and to appropriate a share of that value in an all-win scenario. The focus of this study is to investigate the concept of competitive collaboration in the engineering services industry. In this regard, one of the innovations of the present study is to try to design a conceptual model for this strategy and then to modify it based on the Iranian engineering services in the construction industry. Using grounded theory methodology as a qualitative method based on primary data of 12 in-depth interviews with experts of the field, a theoretical framework was formulated based on the systematic view of Strauss and Corbin. By gathering data and evidence from analysis of inter-firm level, our findings indicate the processes of formation, development, and management of coopetition in the engineering services in Iran. The conceptual model relationship for coopetition strategy in the field of engineering services includes the conditions, contexts, management, tensions, and outcomes of competitive collaboration.
ملخص الجهاز:
ir *** دانشيار گروه مديريت بازرگاني، دانشگاه تهران 1 مقدمه راهبرد نوپاي «همکاريرقابتي ٢» که نمادي از آشتي ميان اهداف متعارض "همکاري" و "رقابت " در بنگاه هاي کسب وکار است ، در سال هاي اخير به عنـوان يـک پديـده مهـم بـا اقبالي رو به رشد، و موضوعي برجسته در پژوهش هاي مديريت راهبردي پديدار شـده ؛ و کاربردهـاي فراوانـي در صـنايع گونـاگون و سـازمان هـاي غيرانتفـاعي پيـداکرده اسـت (٢٠١٨ ,Ryan Charleton &Gnyawali ;٢٠١٦ ,Raza-Ullah &Bengtsson ).
تحليل همکاريرقابتي به عنوان رابطه اي ميان واحدهاي کسـب وکـار و حتي درون آن ها، شامل زيرمجموعه هاي مختلفـي در ادبيـات پژوهشـي اسـت ؛ ازجملـه ميتوان به راهبردي همکاريرقابتي و منافع ناشي از آن ( Yami, Castaldo, Dagnino, Le ٢٠١٠ ,Czakon &Roy, )، چگونگي فعال کردن آن در فرآينـد ارتبـاطي بنگـاه هـا ( ,Dahl ٢٠١٦ ,Lundgren-Henriksson &Kock, )، تنــاقض در همکــاريرقــابتي ( ,Raza-Ullah ٢٠١٧)، مدل هاي ذهني و چارچوب هاي فکـري در همکـاريرقـابتي ( ,Park &Gnyawali ٢٠٠٩) و تدوين مدل هاي کسب وکار در اين راهبردي (٢٠١٤ ,.
, 2010 در نهايت با رشد چشمگير ادبيات همکاريرقـابتي مقـالات منتشـره بـه توانمنـدي و نحوه مديريت رقابت و همکاري و توازن ميان آن ها براي افزايش نـوآوري و نيـز افـزايش عملکرد بنگاه پرداخته (٢٠١٨ ,Kraus &Bouncken, Fredrich, Ritala, )، علاوه بر ايـن بـه مطالعه تنش هاي پديدار شده از همکاريرقابتي و چگونگي رويارويي و مديريت آن هـا در سـطوح مختلـف تحليـل پرداختـه انـد ( ;٢٠١٦ ,Vanyushyn &Bengtsson, Raza-Ullah, ٢٠٢٠ ,Raza-Ullah).