خلاصة:
تاریخ به عنوان سرنوشت مشترک ملت ها، از ابتدا توسط حاکمان و صاحبان قدرت نوشته شده است . این تاریخ ، بر محور سیاست ، سیاستمداران ، ارکان قدرت ، زندگی بزرگان ، هنر و ادبیات درباری و هرآنچه به مرکز قدرت نزدیکتر و مرتبط تر بوده ، شکل گرفته است . توجه به تاریخ اجتماعی در معنای گسترده آن ، نتیجه توسعه دموکراسی و تغییر نگرش به گذشته و اهمیت دادن به نقش و جایگاه مردم در آن بوده است . اوج این نگرش در غرب ، سهیم کردن مردم در تولید و بازکاوی تاریخ خود بوده است . مشارکت مردم در تدوین تاریخ خود بخشی از حقوق شهروندی، فراتر از دموکراسی در معنا و مفهوم سیاسی آن و از مظاهر بارز دموکراسی فرهنگی است . در این میان ، تاریخ شفاهی به عنوان ساز و کار و مکانیسمی علمی، این امکان را فراهم ساخته است تا نه تنها مردم جایگاه خود در تاریخ را دریابند (تاریخمندی) بلکه در تدوین تاریخ معاصر و بازنمایی زوایای تاریک و مغفول آن نیز دخالت کنند. مقاله حاضر بر آن است تا ضمن معرفی تاریخ شفاهی، راهکاری علمی و عملی برای تحقق این حق مسلم برای مردم (شهری، روستایی، عشایری) در ابعاد گوناگون سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ارائه نماید
ملخص الجهاز:
بدين ترتيب ، با استفاده از روش تاريخ شفاهي، افراد بيسواد، انسان هايي که نميتوانستند تاريخشان را با نوشتن ثبت کنند اما آن را در حافظه و خاطرات فوق العاده دقيق حفظ کردند، پيران و کهنسالان فاقد آموزش ، به طور گسترده اي براي پژوهش تاريخي مورد استفاده مورخان قرار گرفته اند و بخش هاي تازه اي از حوزه تاريخي، به ويژه در تاريخ اجتماعي، به روي مطالعه مورخ باز شده است .
در واقع ، شکسته شدن شالوده ها (De_Construction) و مرکزيت زدايي (De_Centralization)، فراهم آورنده آزادي در گذشته است که همه در اين صورت فرصتي براي آمدن به صحنه هاي تاريخ را خواهند يافت .
در واقع شکسته شدن شالوده ها و مرکزيت زداييها، فراهم آورنده آزادي در نقل ، روايت يا حتي تفسير گذشته است و در اين صورت ، تمامي افراد جامعه ، فرصتي براي آمدن به صحنه هاي تاريخ را خواهند يافت .
حداقل تاريخ شفاهي زمينه ء بسيار مستعدي است که در يک آموزش عمومي، مردم از همه طبقات را اينطور مطلع ميکند که ميتوانند در يافتن گذشته خود مشارکت داشته باشند و آن را به صحنه تاريخ بياورند (٨٧ :١٩٩٨ ,Sangster).
مکانيسم و رويکرد جديد «تاريخ شفاهي» (مصاحبه فعال تاريخي)، اين امکان را براي مردم فراهم ساخته تا با حداقل امکانات ، به روايت گذشته خويش (تجارب و رويدادها) بپردازند و نقشي مهم در توليد علم تاريخ و دست يابي به حقوق شهروندي خويش (آموزش ) ايفا کنند.