خلاصة:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سواد رسانهای بر گرایش به تفکر انتقادی دبیران آموزش و پرورش بود؛ روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی؛ جامعه آماری شامل کلیه دبیران زن مقطع متوسطه دوم آموزش و پرورش شهرستان شیراز بودند که با تعیین حجم نمونه به روش جدول مورگان و روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تعداد234 نفر انتخاب شدند؛ ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (2003) بوده است؛ که برای روایی آنها از روش روایی صوری و جهت سنجش پایایی از روش آلفای کرونباخ استفاده شد.یافتهها نشان داد که داد. با کنترل پیشآزمون؛ بین دو گروه معلمانی که آموزش سواد رسانه دیدهاند و معلمانی که آموزش سواد رسانه ندیدهاند؛ ازنظر میانگین گرایش به تفکر انتقادی تفاوت معنیداری وجود دارد. همچنین؛ بین دو گروه معلمانی که آموزش سواد رسانه دیدهاند و معلمانی که آموزش سواد رسانه ندیدهاند؛ ازنظر میانگین درگیری ذهنی و بالیدگی نیز تفاوت معنیداری وجود دارد.اما بین دو گروه معلمانی که آموزش سواد رسانه دیدهاند و معلمانی که آموزش سواد رسانه ندیدهاند؛ ازنظر میانگین خلاقیت تفاوت
معنی داری وجود ندارد.
The purpose of this study was to investigate the effect of media literacy on the tendency toward critical thinking
of education teachers. The research method was descriptive-correlational. The population of the study included
all female secondary school teachers in Shiraz. By determining the sample size according to the table method
Morgan and multistage cluster sampling method, 234 people were selected. The research tool was Rickets
Critical Thinking Questionnaire (2003). For their validity, the face validity method and the Cronbach's alpha
method were used to measure reliability. Findings showed that Who gave With pre-control, there is a significant
difference between the two groups of teachers who have received media literacy training and those who did not
have media education. There is a significant difference between the two groups in terms of tendency toward
critical thinking. Also, there is a significant difference between the two groups of teachers who have had media
literacy training and those who did not have media education. There is also a significant difference between the
mean of mental conflict and the upsurge. However, there is a significant difference between the two groups of
teachers who educated media literacy and teachers who educate media literacy Have not seen; there is no
significant difference in mean of creativity
ملخص الجهاز:
(مارتین، 2011) رابرت انيس، براي تفكر انتقادي سیزده ويژگي و خصوصيت را به شرح زير ارائه مي دهد و معتقد است كه متفكران منتقد اين ويژگي ها را دارا هستند: ذهني باز دارنددر زمان هاي لازم موقعيتي تازه ايجاد مي كنند ويا موقعيتي را تغيير مي دهند؛ تمامي شريط را به حساب مي آورند؛ در جستجوي اطلاعات دقيق هستند؛ در روشي منظم، با اجزاي يك كل پيچيده كار مي كنند؛ در جست وجوی «جایگزین»های متفاوت هستند؛ به دنبال دلایل می گردند؛ در جست وجوی بیانی روشن از پیامدها و نتایج هستند؛ مسئله ی اصلی را در خاطر حفظ می کنند؛ منابع معتبر را به کار می گیرند؛ از موضوع خارج نمی شوند؛ به احساسات و سطوح دانش دیگران حساس هستند (بایلین، 2011) بنابراین سوال اصل این پژوهش این است که تأثیر میزان سواد رسانهای دبیران آموزش و پرورش بر گرایش به تفکر انتقادی به چه میزان است؟ -روش تحقیق روش تحقیق از نوع توصیفی به شیوه آزمایشی و با استفاده از دو گروه کنترل و آزمایش بود؛ محتوای آموزشی: دروس دوره آموزشی "مهارت سواد رسانهای": به شرح زیر بود؛ جلسه اول: تفکر و سواد رسانهای جلسه دوم: رسانه شناسی، جلسه سوم: مبانی و کاربرد سواد بصری جلسه چهارم: جامعهشناسی رسانه جلسه پنجم: شیوههای اقناع و تبلیغ؛ جلسه ششم: رسانهها و جنگ نرم؛ جلسه هفتم: رسانه و سبک زندگی، جلسه هشتم: کارگاه فناوریهای نوین جامعه آماری شامل تمامی دبیران زن مقطع متوسطه دوم نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز که در سال تحصیلی 1400-99 درمدارس دولتي شهرستان شیراز مشغول به تدریس می باشند، حجم نمونه با توجه به تعداد متغییرهای پژوهش (4 متغییر) و به ازای انتخاب حداقل 15 نمونه در ازای هر متغییر؛ 60 نفر؛ انتخاب گردید.