خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر به بررسی تاثیر هوش سازمانی کارکنان بر ارتقای اثر بخشی شهرداری همدان می باشد. در این پژوهش از دو مدل هوش سازمانی آلبرخت (۲۰۰۲) و مدل اثربخشی سازمانی پارسونز (۲۰۱۱) استفاده می شود. تحقیق حاضر از لحاظ هدف یک تحقیق کاربردی و از لحاظ روش جزء تحقیقات توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ شیوه گردآوری دادهها یک تحقیق کمی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان شهرداری همدان در سال ۱۳۹۴ می باشند و تعداد کل آنان ۸۵۰ نفر هستند. نمونه آماری کارکنان در این پژوهش با توجه به جامعه آماری و با استفاده از جدول مورگان و کرجسی به روش تصادفی ساده به تعداد ۲۶۵ نفر برآورد می گردد. ابزار اندازه گیری هوش سازمانی، پرسشنامه ۴۹ سوالی کارل آلبرخت و ابزار اندازه گیری اثربخشی سازمانی، پرسشنامه ۲۸ سوالی پارسونز می باشد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش سازمانی بر اثربخشی سازمانی تاثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین تمامی ابعاد هوش سازمانی از جمله بینش استراتژیک، سرنوشت مشترک، میل به تغییر، اتحاد و توافق، کاربرد دانش و فشار عملکرد توانایی پیشگویی اثربخشی سازمانی را دارند و بعد جرات و شهامت نسبت به سایر ابعاد، تاثیر بیشتری بر اثربخشی سازمانی دارد.
The purpose of this study is to investigate the effect of organizational intelligence of employees on improving the effectiveness of Hamedan Municipality. In this study, two models of organizational intelligence Albrecht (2002) and Parsons organizational effectiveness model (2011) are used. The present study is an applied research in terms of purpose and a correlational research in terms of descriptive research method and a quantitative research in terms of data collection method. The statistical population of the study includes all employees of Hamedan Municipality in 1394 and their total number is 850 people. The statistical sample of employees in this study is estimated to be 265 people according to the statistical population and using Morgan and Krejcie table in a simple random method. The instrument for measuring organizational intelligence is the 49-item Karl Albrecht Questionnaire and the instrument for measuring organizational effectiveness is the 28-item Parsons Questionnaire. The results of regression analysis showed that organizational intelligence has a positive and significant effect on organizational effectiveness. Also, all dimensions of organizational intelligence, including strategic insight, shared destiny, desire for change, unity and agreement, application of knowledge and performance pressure, have the ability to predict organizational effectiveness, and courage has a greater impact on organizational effectiveness than other dimensions.
ملخص الجهاز:
ارستين ٢ و همکاران (٢٠٠٧) در مطالعات خود هوش سازماني را اين گونه توصيف مي کند که هوش سازماني به معناي استفاده از توان بالقوه سازمان براي اخذ تصميم هاي سريع و صحيح ، سعي در يادگيري دائم ، استفاده از خلاقيت و نمايش مهارت هاي متفاوت در موقعيت هاي غيره منتظره و بحراني است که براي انطباق با تغييرات به سيستم کمک مي کند (پوتاس ٣ و همکاران ، ٢٠١٠).
١. پيش فرضيه هاي وجود همبستگي بين متغير ملاک (اثربخشي شهرداري) و متغيرهاي پيش بين (ابعاد هوش سازماني) (اين پيش فرض در فرضيه هاي فرعي اول تا هفتم مورد بررسي و تائيد قرار گرفت ).
در همين راستا نتايج پژوهش هاي خدادادي و همکاران (١٣٨٧)، زارعي متين و همکاران (١٣٨٧)، باقرزاده و کبري ديباور (١٣٨٩)، ملک زاده (١٣٨٩)، غلامي و همکاران (١٣٩٠)، حريري و طارمي (١٣٩١)، اردلان و همکاران (١٣٩١)، ستاري قهفرخي و زمانيان (١٣٩٢)، عبدالهي و حيدري فرد (١٣٩٣)، ماتسودا (١٩٩٢)، آلبرخت (٢٠٠٣)، سارابيا (٢٠٠٧)، ناسبي و صفر پور (٢٠٠٩)، جونگ (٢٠٠٩)، ريد و همکاران (٢٠١٠)، مرجاني و سهيلي پور (٢٠١٢)، کستي و همکاران (٢٠١٣)، مانزور (٢٠١٣) و شارما و کار (٢٠١٤) همسو با نتيجه پژوهش حاضر است ؛ زيرا ايشان در تحقيقات خود به اين نتيجه رسيدند که هوش سازماني سبب مي شود که عملکرد، بهره وري و اثربخشي در نزد کارکنان بيشتر شود و همچنين سطح مشارکت کارکنان در انجام کارهاي سازماني ارتقاء يابد.
organizational intelligence: A Structuration View: Journal of organizational change Management.
Linking organizational culture, structure, strategy, and organizational effectiveness: Mediating role of knowledge management, Journal of Business Research, 63(91), 735-777.
In this study, two models of organizational intelligence Albrecht (2002) and Parsons organizational effectiveness model (2011) are used.