خلاصة:
هدف پژوهش: امروزه یکی از مسائلی که جوا نان ما را در تضاد و تنش قرار میدهد، چگونگی روابط دختر و پسر با توجه به گرایشهای فرهنگی، دینی، عرفی، اجتماعی و خانوادگی او میباشد. در حالی که در بسیاری از کشورهای جهان آزادی رابطه دختر و پسر مشهود است، نسل جوان ما نمیداند با این موضوع چگونه برخورد کند. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حل تعارض بر گرایش به جنس مخالف دختران مجرد در شهر اصفهان اجرا شد. روش آماری: جامعه آماری شامل کلیه دختران مجرد منظقه 11شهر اصفهان بوده که از این افراد به صورت نمونهگیری دردسترس تعداد 40 نفر از دختران مجرد که به فرهنگسراهای منطقه 11 مراجعه کردند انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. برای اندازهگیری از پرسشنامه نگرش به جنس مخالف استفاده و بر روی گروه آزمایشی بسته آموزشی مهارت حل تعارض اجرا شد. یافتهها: دادههای به دست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس تک متغیره تجزیه و تحلیل شد و یافتههای به دست آمده نشان داد که بین میانگین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<). نتیجهگیری: نتیجه کلی به دست آمده بیانگر اینست که آموزش مهارت حل تعارض باعث کاهش گرایش به رابطه با جنس مخالف در دختران شده است.
Abstract Introduction: One of the issues that young people puts us in conflict and tension, relations between girls and boys due to cultural attitudes, religious, secular, social and familial him. While in many countries of the free world is evident boys and girls, our young generation does not know how to deal with this issue. The aim of this study was to investigate the effectiveness of Conflict resolution skills in Tends to be the opposite sex in Single girls in Isfahan city. Method:This study is a quasi experimental design of pretest-posttest control group. The subjects in this study consisted of all Girls Singles have come to the Cultural centers Area 11 isfahan city in the years of 2015. The design of this study was quasi-experimental with control group and two stages of evaluation, included pre test and post test. A total of 40 participants were selected and randomly divided into two experimental(20) and control(20). Experimental group got a 9- session intervention based on Conflict resolution skills, weekly; while control group didn,t get any intervention Each group responded to Applied tools were Tends to be the opposite sex questionnaire. Data were analyzed through univariate analysis of covariance. Results: Findings showed that there are significant differences between the experimental and control groups (p Conclusion: The results of analysis of covariance showed that Conflict resolution skills decrease of Tends to be the opposite sex.
ملخص الجهاز:
com@zhalerefahi٢١٠ مقدمه در سالهاي گذشته به دليل موانع ازدواج و بالارفتن سن دختران و پسران مجرد در شرف ازدواج براي رفع نيازهاي خود از جمله نياز به دوست داشته شدن و داشتن يک همدم و گاهي براي رفع نيازهاي جنسي آمار گرايش و تمايل به روابط نزديک با جنس مخالف رو به افزايش ميباشد (بيرامي، محمدپور، غلامزاده و اسماعيلي، ١٣٩١).
در کشورهاي خارجي به دليل اينکه اين مسائل و داشتن دوست از جنس مخالف طبيعي ميباشد و يک مسئله به حساب نميآيد پژوهش هايي صورت نگرفته اما در ايران اين يک مسئله خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي است و در جامعه اين نوع روابط ناپسند و پژوهش در اين زمينه خيلي محدود ميباشد از جمله پژوهش ها در اين زمينه کمالي سنزيقي (١٣٩٣)، در پژوهش خود نشان داد که بين ٥٤-٥٨ درصد از دانشجويان روابط دوستي قبل از ازدواج را تحربه کردهاند.
با توجه به اينکه در جامعه امروزي ارتباطات پيش از ازدواج و روابط دختر و پسر بخشي از فرآيند عادي زندگي محسوب ميگردد که ميتوان آن را با درک نيازهاي طرفين به يک رابطه قراردادي و نظاممند تبديل نمود و ارتباط دو جنس نه در جهت تخليه عاطفي بلکه به منظور اهداف متعاليتر همچون کسب مهارتهاي ارتباطي برقرار گردد، اما هنوز پژوهش هايي به صورت آموزش در اين زمينه انجام نشده است و پژوهش ها بيشتر به بررسي عوامل موثر در گرايش به اين روابط پرداخته اند.
لذا هدف پژوهش انجام شده بررسي اين است که آيا آموزش مهارت حل تعارض بر گرايش به روابط با جنس مخالف در دختران موثر ميباشد؟ روش پژوهش اين پژوهش شبه آزمايشي بود و جامعه آماري اين تحقيق را دختران مجرد منطقه ١١ شهر اصفهان در سال ١٣٩٤ تشکيل دادند.