خلاصة:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی دانش آموزان پسر بود.
روش: پژوهش حاضر از لحاظ نحوه گرداوری دادهها غیرتوصیفی و طرح آن پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل و از لحاظ روش کمی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم منطقه 5 شهر تهران بودند. برای انتخاب نمونه، با استناد به پژوهشهای پیشین از روش نمونهگیری غیر تصادفی هدفمند استفاده گردید. بدین صورت در مرحله غربالگری، 30 که در ابزارهای پژوهش کمترین نمره را گرفته بودند بر اساس سطح تحصیلات و وضعیت مالی والدین انتخاب و در دو گروه ازمایش و کنترل همتا شدند و در دو گروه 15 نفری جایگزین گردیدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت آموزش برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری قرار گرفتند.. ابزارهای گرداوری اطلاعات از پرسشنامههای افسردگی بک (1989) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه (آزمایش و کنترل) در متغیرهای افسردگی و مهارت ارتباطی تفاوت معنی دار وجود دارد. برنامه ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری موجب کاهش معنادار افسردگی در دانش آموزان شد.
بحث: با توجه به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی مبتنی بر رویکرد شناختی- رفتاری در کاهش افسردگی و بهبود مهارتهای ارتباطی، برای ترویج و انعکاس روشها و آموزش این روشها و نیز افزایش سطح سلامت روانی جامعه دانش آموزان، مسئولین ذی ربط و مشاوران مدارس میتوانند در قالب برنامهای جامع و پیشگیرانه بهطور کاربردی آنها را در سطح مدارس اجرا کنند.
Purpose: The aim of this study was to determine the effectiveness of mindfulness skills training based on cognitive-behavioral approach on reducing depression in male students. Methodology: The present study was non-descriptive in terms of data collection and its design was pretest-posttest with a control group and quantitative in terms of method. The present study population included all high school male students in District 5 of Tehran. To select the sample, based on previous studies, purposive non-random sampling method was used. Thus, in the screening stage, 30 who had the lowest score in the research tools were selected based on the level of education and financial status of the parents and were matched in two experimental and control groups and were replaced in two groups of 15 people. The experimental group was trained in a cognitive-behavioral mindfulness program for 8 sessions. Data collection tools Beck Depression Inventory (1989) was used. Findings: The results showed that there was a significant difference between the two groups (experimental and control) in the variables of depression and communication skills. Cognitive-behavioral mindfulness program significantly reduced depression in students. Conclusion: Considering the effectiveness of mindfulness training based on cognitive-behavioral approach in reducing depression and improving communication skills, to promote and reflect methods and teach these methods and also increase the level of mental health of students, relevant officials and school counselors can implement comprehensive and preventive program formats to implement them at the school level.
ملخص الجهاز:
بحث : با توجه به اثربخشي آموزش ذهن آگاهي مبتني بر رويکرد شناختي- رفتاري در کاهش افسردگي و بهبود مهارت هاي ارتباطي، براي ترويج و انعکاس روش ها و آموزش اين روش ها و نيز افزايش سطح سلامت رواني جامعه دانش آموزان ، مسئولين ذي ربط و مشاوران مدارس ميتوانند در قالب برنامه اي جامع و پيشگيرانه به طور کاربردي آن ها را در سطح مدارس اجرا کنند.
براي مثال ، تکنيک هاي ذهن آگاهي مبتني بر رويکرد شناختي-رفتاري در کاهش درمان اختلالات افسردگي ي (کابات - زين ، مسيون ، کريستلر١ و همکاران ، ١٩٩٢)، جلوگيري از عود افسردگي (سگال ، ويليامز و تيزدل ، ٢٠٠٢)، اختلال استرس پس از سانحه ، علائم جسماني سازي، مدل هاي درماني استرس ، مقابله و تاب آوري (اسميتز، اورتيز، استيفن ٢ و همکاران ، ٢٠١١)، سوءمصرف مواد (بوئن ، چاوالاد و مارلات ٣، ١٣٩٢)، افسردگي اجتماعي (اشميرتز، ماسودا و آندرسون ٤، ٢٠١٢) و بهبود بسياري از اختلالات ديگر اثربخشي بالايي دارد.
روش اين پژوهش با هدف تعيين اثربخشي آموزش مهارت هاي ذهن آگاهي مبتني بر رويکرد شناختي- رفتاري بر کاهش افسردگي و بهبود مهارت هاي ارتباطي دانش آموزان پسر بود .
يافته ها نشان داد که آموزش برنامۀ ذهن آگاهي مبتني بر رويکرد شناختي- رفتاري کاهش افسردگي و بهبود مهارت هاي ارتباطي دانش آموزان پسر مدارس منطقه ٥ تهران تأثيرگذار بود.
درمجموع يافته هاي اين پژوهش نشان داد که ذهن آگاهي مبتني بر رويکرد شناختي- رفتاري در کاهش افسردگي و بهبود مهارت هاي ارتباطي اثربخش است .