خلاصة:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش چندحسی فرنالد بر مشکل نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگیهای رفتاری دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری شهراهواز بود. روش: روش پژوهش آزمایشی (طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه آماری در پژوهشحاضر عبارتاز کلیه دانشآموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی مراکز اختلالات یادگیری شهراهواز در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز دارای اختلال یادگیری کلاس اول و دوم ابتدایی (15 نفر گروه آزمایش 1 (آموزش چندحسی فرنالد)، و 15 نفر گروه کنترل بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. گروههای آموزش در طی 8 جلسه 45 دقیقهایی آموزش دریافت کردند. بعد از جلسات آموزش روش چندحسی فرنالد بر روی گروه آزمایش و گروه کنترل، پس آزمون نارساخوانی، اختلال دیکته و سازش یافتگیهای رفتاری اجرا شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه نارساخوانی وکسلر (1945)، آزمون دیکته نویسی و پرسشنامه سازش یافتگیهایرفتاری لامبرت و همکاران (1974) بود. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و کوواریانس چندمتغیره مانکوا، آنکوا استفاده شد. بافتهها: نتایج نشان داد، آموزش چندحسی فرنالد باعث کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگیهای رفتاری دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد. نتیجهگیری: در نتیجه میتوان گفت روشهای آموزش چندحسی فرنالد موجب کاهش نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگیهای رفتاری دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری میشوند و آموزش چندحسی فرنالد روش موثرتری بر کاهش خشم نارساخوانی، اختلال دیکته و بهبود سازش یافتگیهای رفتاری دانشآموزان ابتدایی مبتلا به اختلال یادگیری است.
Purpose: The aim of the present study was to investigate the effect of Fernald's multisensory education on dyslexia, dictation disorder and behavioral adaptations of elementary students with learning disabilities in Ahvaz. Methodology: The research method was experimental (pre-test-post-test design with control group). The statistical population in the present study consisted of all primary school students with learning disabilities in the first and second grade of elementary learning centers in Ahvaz in 1398. The sample consisted of 30 students with learning disabilities in the first and second grades of elementary school (15 in experimental group 1 (Fernald multisensory education)) and 15 in the control group who were purposefully selected. After Fernald's multisensory training sessions, dyslexia, dictation disorder and behavioral adaptations were performed on the experimental and control groups.The research instruments included Wechsler (1945) dyslexia questionnaire, dictation test and Lambert et al. Behavioral adaptations questionnaire. (1974) for data analysis, repeated measures analysis of variance and multivariate covariance of Manqua, ANKWA were used. Findings: The results of data analysis showed that Fernald's sensory training reduced dyslexia, dictation disorder and improved behavioral adaptations of elementary students with learning disabilities in the experimental group compared to the control group. Conclusion: As a result, it can be said that Farnald's multisensory teaching methods reduce dyslexia, dictation disorder and improve behavioral adaptations. Is a learning disability.
ملخص الجهاز:
با پژوهش در زمينه تاثير روش چندحسي فرنالد که طبق يافته ها يکي از کامترين روش ها است که انسجام خاصي را ادراک بينايي، شنوايي، حرکتي و لامسه ايجاد ميکند، ميتوان روش موثرتر در جهت کاهش مشکلات نارساخواني، ديکته نويسي و سازش يافتگيهاي رفتاري دانش آموزان داراي اختلال يادگيري را بازخورد داد.
خلا تحقيق درباره تاثير آموزش چندحسي فرنالد بر مشکل نارساخواني، اختلال ديکته ، سازش يافتگيهاي رفتاري در دانش آموزان ابتدايي مبتلا به اختلال يادگيري احساس ميشود و لازم است بررسي شود که چه روش آموزشي ميتواند بهترين عملکرد را بر مشکلات دانش آموزان داراي اختلال يادگيري داشته باشد.
پژوهش در زمينه تاثير آموزش چندحسي فرنالد بر مشکل نارساخواني، اختلال ديکته ، سازش يافتگيهاي رفتاري در دانش آموزان مبتلا به اختلال يادگيري صورت نپذيرفته است و شناسايي روش آموزشي موثرتر بر کاهش مشکلات اين دانش آموزان از نظر کاربردي ميتواند در بهبود و تعديل اين مشکلات دانش آموزان کمک شاياني نمايد.
بايد اظهار داشت که ، پژوهش در راستاي تاثير روش آموزشي چندحسي فرنالد بر کاهش نارساخواني، ديکته نويسي و افزايش سازش يافتگيهاي رفتاري در دانش آموزان داراي اختلال يادگيري ميتواند در شناسايي عوامل آموزشي موثرتر و روش هاي مفيد آموزشي، بازخورد سريع تري براي درمان اين دانش آموزان را به دنبال داشته باشد.
در اين طرح قبل از اجراي آموزش چندحسي فرنالد، دانش آموزان داراي اختلال يادگيري انتخاب شده کلاس اول و دوم در گروه آزمايش و گروه کنترل بوسيله پيش آزمون مشکل نارساخواني، اختلال ديکته و سازش يافتگيهاي رفتاري مورد اندازه گيري قرار گرفتند.