خلاصة:
مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی تحول غیریت سازی در سیاست خارجی
ایران قبل و بعد از انقلاب پرداخته است. یافته های تحقیق حاکیست انقلاب اسلامی در ایران
زمینهساز یک شیفت گفتمانی برجسته در سیاست ایران بهگونهای عام و سیاست خارجی آن به نحوی
خاص شد. در این شیفت گفتمانی» رهیافت ناسیونالیسم شبهلیرالیستی جای خود را به
اسلامگرایی انقلابی- انتقادی داد. اما در بعد از انقلابء نظام جدید بر پایه دو موّلفه جمهوریت و
اسلامیت و در سایه اصل ولایتفقیه تجهیز میشد. ولایتفقیه برآیند خوانش ویژه امام خمینی از
نصوص و سنت شیعی و مبتنی بر قاعده لطف و ولایت الهی تفسیر میشد. در قبل از انقلاب
سیاست خارجی عمدتا بر دگر سازی نسبت به کمونسم و شوروی و وابستگی به غرب و آمریکا مبتنی
بود. اساس گفتمان نوپدید اسلامیء دیگر سازی سخت و شدید و تقسیم جهان به دو بخش مستکبر و
مستضعف بود. این موضوع بازتابها و تاثیرات فراوانی بر عرصه سیاست و روابط خارجی ایران
داشته است. ضدیت با نظام سلطه و در راس آن آمریکا از نتایج این شیفت گتمانی بوده است.
ملخص الجهاز:
نـوشتار پيـش رو بـه گرد اين پرسش کانوني ميگردد که تحول غيريت سازي در سياست خارجي ايران قبل و بعد از انقلاب چه بوده و در چارچوب چـه عـناصر و نـشانگاني قابل نمايش است ؟» در مقام پاسخ ، فرضيه مقدماتي جستار ميآيد کـه بـر پايه آن « تحول غيريت سازي طي شيفت گفتمان سياست خارجي ايران از عصر پهلوي به دوران جمهوري اسلامي بر پايه مؤلفه هاي سه گانه ايدئولوژي، استراتژي و ديپلماسي قـابل تـبيين بـوده ، به معناي صورت بندي اجماع بيشينه متفاوتي در ميان نخبگان حاکم در مـورد تعريف و بازتعريف اصول اين عرصه و کيفيت اندرکنش آن با حوزه باور ملي، امنيت ملي، اقتصاد ملي و منافع ملي بـوده و واپسـين مـرحله گذار درون گفتمان آن در قالب ايده «تعامل گرايي ضد نظام سلطه » صورت بندي شده اسـت ».
ايـن جستار نخست مباني نظري و چارچوب روش شناختي خود را مطرح مينمايد؛ پس ازآن الگوي تحليلي خود را تشريح و از رهگذر آن دو سـطح مـتقدم (مـرحله به حاشيه راني گفتمان پهلوي و صورت بندي گفتمان اسلام گرا) و متأخر (ابر گفتمان تـعامل گرايي ضـدنظام سلطه ) در سـياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را مورد واکاوي و تبيين قرار ميدهد.
ماهيت و جهت سياست و روابط خارجي ايران در گفتمان پهلوي مبتني بر پيروي از منشور ملل متحد و احـترام بـه قانون و نظم مسلط بين المللي و بـرقراري روابـط دوستانه با کشورها بدون توجه به نظام اقتصادي و اجتماعي آن ها بود Chan and) Williams, 1994: 125).
در اين ميان انديشه اي امام خميني(ره ) به عنوان ايدئولوگ و معمار انقلاب اسلامي عملا عناصر و مفصل بندي گفتمان سياست خارجي نظام جمهوري اسلامي را شکل داده است .