خلاصة:
مقاله حاضر برگرفته از پژوهشی است که هدف آن بررسی رابطه بین سبک های مقابله ای با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران بود. پژوهشگر با طرح این پرسش که چه رابطه بین سبک های مقابله ای با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخت. جامعه ی آماری مشتمل بر 56000 از دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه در شهر تهران اعم از دانش آموزان دختر و پسر که در سال تحصیلی 1395-96 مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از جدول برآورد حجم نمونه مورگان 382 نفر به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود و به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه استاندارد سبک های مقابله ای استفاده شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS با روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه دلالت بر این امر داشت که بین سبک های مقابله ای و پیشرفت تحصیلی رابطه ای معکوس وجود دارد، بین سبک مقابله ای مسئله مدار - سبک مقابله ای هیجان مدار و پیشرفت تحصیلی رابطه ای معکوس وجود دارد و سبک هیجان مدار بیشترین سهم را در تبیین پیشرفت تحصیلی دارا می باشد.
Thepresent artiche has been taken from a research purpose that its goal was analysis of Relationship between contrastive styles and second high school student's academic achievement in Tehran. Researcherhas done it with arising the question of is there any Relationship between contrastive styles and student's academic achievement. The statistical population involved all male and female second high school students of Tehran and 382 students were chosen by clustral random sampling based on Morgan estimated sample Table. The present study was descriptive and correlational one. In order to collect the data standardized questionnaire in contrastive styles was used. Collected data with the aid at spss statistical software with descriptive and inference statistics were analyzed. The research results obtained with Pierson correlation and linear regression indicated that there is a significant vise Relationship between contrastive styles and student's academic achievement, so there is a significant Relationship between contrastive Problem-orientedstyle and contrastive Emotion-focused style with academic achievement,too.
ملخص الجهاز:
جدول شماره (١): همبستگي بين سبک هاي مقابله اي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران (رجوع شود به تصویر صفحه) همانطور در جدول فوق ملاحظه مي شود، بين دو متغير سبک هاي مقابله اي با پيشرفت تحصيلي رابطه منفي و معناداري (٠/٤٠١- = r) وجود دارد که اين رابطه در سطح آلفاي ٠/٠١ معني دار است .
جدول شماره (٢): همبستگي بين سبک هاي مقابله اي مسئله مدار با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران (رجوع شود به تصویر صفحه) همانطور در جدول فوق ملاحظه مي شود، بين دو متغير سبک هاي مقابله اي مسئله مدار با پيشرفت تحصيلي رابطه منفي و معناداري (٠/٣٤٨- = r) وجود دارد که اين رابطه در سطح آلفاي ٠/٠١ معني دار است .
جدول شماره (٣): همبستگي بين سبک هاي مقابله اي هيجان مدار با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران (رجوع شود به تصویر صفحه) همانطور در جدول فوق ملاحظه مي شود، بين دو متغير سبک هاي مقابله اي هيجان مدار با پيشرفت تحصيلي رابطه منفي و معناداري (٠/٣٦٨- = r) وجود دارد که اين رابطه در سطح آلفاي ٠/٠١ معني دار است .
سوال دوم فرعي: چه نوع رابطه اي بين سبک مقابله اي هيجان مدار با پيشرفت تح صيلي دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه شهر تهران وجود دارد؟ يافته هاي تحقيق نشــان داد که ســبک مقابله اي هيجان مدار به ميزان ٠/٣٦٣- با پيشــرفت تحصــيلي رابطه دارد، از طرفي با توجه به کوچکتر بودن ســطح معنادري آزمون از (٠/٠٥ > p) مي توان نتيجه گرفت که رابطه فوق معنادار اســـت .