خلاصة:
حدو قذف از موضوعات فقهی است که پیرامون آن تحقیقات گسترده ای صورت نپذیرفته و زمینه های بکر فراوان دارد. بی تردید از آنجا که فقیهان زمان و انرژی کمتری را در این خصوص صرف کرده اند، کنکاش در این موضوع مجال اندیشه و نظریه های نوین را فراهم می کند. امید است این تحقیق دریچه کوچکی باشد برای تمرکز بیشتر در بحث حدود و تعزیرات . در این نوشتار معنای لغوی و اصطلاحی حد و قذف از دیدگاه کتاب های لغت و منابع فقهی مورد بررسی قرار گرفته است . و نشان داده شده که حد از نظر لغت به معنای مرز و قانون است و قذف به معنای پرتاب کردن . از دیدگاه اصطلاح حد به مجازاتی می گویند که برای برخی از گناهان از جانب شارع مشخص شده است و اصطلاح قذف در مورد نسبت زنا و لواط به کار می رود. قذف به دلیل اینکه یک تجاوز ظالمانه در حق مقذوف است ، گذشته از آن که موجب مجازات بدنی قاذف میگردد، باعث آسیب رسیدن به اعتبار و شخصیت او نیز میشود. به این معنی که قاذف با ارتکاب قذف ، کذب و دروغ گویی و پای بند نبودن به احکام الهی و اخلاقی خود را برملا میکند و از اعتبار لازم می افتد و در کارهایی که شاهد و گواه لازم است کلام او از اعتبار ساقط است .در این پژوهش مطالعه ی حد و قذف از دیدگاه کتاب های لغت و منابع فقهی را مورد بررسی قرار می دهیم .
ملخص الجهاز:
ثانيا تکرار يک وقت قبل از صدور حکم و اجراء آن است و يک وقت بعد از صدور حکم و اجرا ميباشد که هر کدام از اين ها داراي حکم مختص به خود ميباشد که در روايت تفصيل آن بيان گرديده است محمدبن مسلم عن ابي جعفر عليه السلام في الرجل يقذف الرجل فيجلد فيعود عليه بالقذف فقال ان قال له ان الذي قلت لک حق لم يجلد و ان قذفه بالزنا بعد ما جلد فعليه الحد و ان قذفه قبل ما يجلد بعشر قذفات لم يکن عليه الا حد واحد؛ محمدبن مسلم از امام باقر درباره مردي که مرد ديگري را قذف ميکند و تازيانه ميخورد و مجددا او را قذف ميکند سؤال کرده است ، امام فرمود: اگر قاذف به مقذوف بگويد آنچه درباره تو گفتم به جا بوده است در اين صورت مجددا حد زده نميشود.
لکن ابن رشد از فقهاي اهل سنت ظاهرا مانند اطلاق روايت خاصه بيان ميکند و ميگويد: فانهم اتفقوا علي انه اذا قذف شخصا واحدا مرارا کثيره فعليه حد واحد اذا لم يجد بواحد منها و انه ان قذف فحد ثم قذفه ثانيه حد حدا ثانيا ؛ فقها اتفاق نظر دارند بر اين که هرگاه کسي شخصي را چندين مرتبه قذف کند در صورتي که براي هيچ يک از آن ها حد نخورده باشد يک حد واجب است و اگر قذف کرده و حد خورده و سپس بار دوم او را قذف نمايد، مجددا بايد حد بخورد.