خلاصة:
قنداق کردن رسمی دیرینه به صورت پیچیدن شیرخوارگان در پتو یا پارچههای مشابه است تا از حرکت اعضای خارجی جلوگیری شود. در اکثر فرهنگهای شرقی در طی نسلها قندان کردن نوزادان مرسوم بوده است. همچنین در کتاب مقدس مسیحیان قرارگرفتن حضرت عیسی مسیح در پارچه قندان پس از تولد ذکر شده است. در این مطالعه که به صورت مروری بوده با استفاده از روش کتابخانهای و با مددجویی از کتب و مقالات علمی سعی بر این شده که دیدگاههای دانشمندان و محققین در طب ایرانی و همچنین طب پزشکی مدرن در مورد قنداق کردن نوزاد، بررسی شده و نتیجه بدست آمده در خصوص برآیند نظریه طب ایرانی در این خصوص را مطرح نمود. در طی این مطالعه از روش توصیفی برای تبیین مطالب استفاده شده است. پس از مطالعه و بررسی مقالات مرتبط به این نتیجه میتوان رسید که با توجه به مد نظر قرار دادن جنبههای مثبت و منفی قنداقکردن نوزادان و مقایسه آن با روشهای نوین از جمله پوشک کردن نوزاد، اکثر متخصصان طب ایرانی بر این نظر متفق القول هستند که قنداق کردن نوزاد علیرغم داشتن بعضی معایب، دارای تاثیرات خوبی در حالات روانی و فیزیولوژیکی کودک است و قنداق کردن کودکان را به روشهای نوین ترجیح دادهاند.
ملخص الجهاز:
از سوی دیگر ایجاد یک ارگان منطقه ای قدرتمند در قالب یک کنوانسیون که منحصر به مقوله مسئولیت بینالمللی دولتها در خصوص صدمات و لطمات وارده به محیط زیست باشد یکی از راهکارهای موثر است زیرا فقد چنین ارگانی از مهم ترین دلایل رشد کند حقوق مسئولیت بینالمللی در هر دو بعد کیفری و مدنی به شمار میرود زیرا علی رغم این که اعمال مقررات برون مرزی در خصوص مسئولیت دولتها توسط کشورهایی که دارای نظام زیست محیطی قوی هستند به نظر مفید میرسد اما قطعا برای برخی کشورها ممکن است دشوار باشد که مقررات برون مرزی را به گونهای که متناسب با هزینهها و سودهای سایر کشورها باشد تنظیم نمایند، نتیجتا متخصصان حقوقی به جای چند برابر نمودن تعداد بیانیهها در خصوص اصول حقوقی بینالمللی مبهم، بهتر است توجه خود را صرف کاری بسیار عملیتر و تجربیتر در زمینه شناسایی و معرفی منافع مشترک دولتها و ایجاد نظامی مبتنی بر چنین منافعی کنند و با پیوند و در کنار هم قرار دادن موضوعاتی نظیر کمک برای توسعه، معافیت از بدهیها و اعطای کمکهای اقتصادی و نیز کنترل و مدیریت محیطزیستی نظام بینالمللی گستردهتری شکل دهند که موجب بده و بستانی بین دولت ها گردد و نهایتا همکاری آنها را از طریق اجرای بالقوه بیشتر اصل «هر عوضی در مقابل معوضی» فراهم سازد.