خلاصة:
زمینه و هدف: خلق مثبت و انعطافپذیری شناختی از عوامل تقویت کننده خلاقیت شناخته میشوند. مطالعه حاضر با این فرض که خلق مثبت احتمالاً با اثرگذاری بر انعطافپذیری شناختی موجب ارتقا خلاقیت میشود، این مهم را در بازه سنی 8 تا 12 سال بررسی کرده است. روش پژوهش: جامعة پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر 8 تا ۱۲ ساله مناطق 4 و ۸ شهر تهران بودند. از جامعه پژوهش 60 نفر در دو گروه سنی ۸ تا ۱۰ (76/0±80/8) و ۱۰ تا ۱۲ (76/0±20/11) سال به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. پس از جایگذاری تصادفی افراد در گروههای پژوهش بر مبنای حالت خلقی القا شده و سن آنها، افراد با استفاده از نسخه کامپیوتری آزمون کارتهای ویسکانسین (1948) و آزمون تفکر خلاق تورنس (1974)، مورد ارزیابی قرار گرفتند. دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل، ضریب همبستگی پیرسون، یو مان-ویتنی و مدل رگرسیونی متغیر میانجی هیز (2017) تجزیهوتحلیل شدند. یافتهها: تحلیل مدل رگرسیونی نقش میانجی انعطافپذیری شناختی میان حالت خلقی و نمرات افراد در آزمون خلاقیت را تأیید کرده و نشان داد خلق مثبت موجب بهبود انعطافپذیری شناختی افراد و بواسطه آن عملکرد بهتر آنها در آزمون خلاقیت میگردد. نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش به عنوان شاهدی علمی اهمیت حالات خلقی و تاثیر آن بر میزان انعطافپذیری شناختی و عملکرد خلاقانه در کودکان را نشان میدهد و بر ضرورت در نظر گرفتن این مسئله در محیطهای آموزشی با هدف ایجاد و تقویت تفکر خلاقانه در کودکان تأکید داشت.
Aim: Positive mood and cognitive flexibility are known to enhance creativity. The present study examines this important issue in the age range of 8 to 12 years, assuming that positive mood is likely to promote creativity by affecting cognitive flexibility. Methods: The study population included all female students aged 8 to 12 years in districts 4 and 8 of Tehran. From the research population, 60 people in two age groups of 8 to 10 (8/80 ± 0/76) and 10 to 12 (11/20 ± 0/76) years were selected by available sampling method. After randomly placing individuals in research groups based on the induced mood and age, individuals were assessed using the computerized version of Wisconsin Card Sorting (1948) and the Torrance Creative Thinking (1974) test. The collected data were analyzed using independent t-test, Pearson correlation coefficient, Mann-Whitney U and Hayes mediator regression model (2018). Results: Regression model analysis confirmed the mediating role of cognitive flexibility between mood and creativity, where positive mood improves individuals' cognitive flexibility and thereby enhances performance in creativity test. Conclusion: The findings of this study as evidence of the importance of mood on the level of cognitive flexibility and creative performance in children emphasized the need to consider this issue in educational settings with the aim of creating and strengthening creative thinking in children.
ملخص الجهاز:
با توجه به يافته هاي فوق در پژوهش حاضر دو گروه سني ٨ تا ١٠ و ١٠ تا ١٢ سال به منظور بررسي تأثير تحول بر رابطۀ ميان خلق مثبت ، انعطاف پذيري شناختي و خلاقيت انتخاب شدند.
به طور کلي به نظر ميرسد خلق مثبت با بهبود تفکر واگرا٦که عبارت است از توليد پاسخ هاي متعدد از اطلاعات موجود با ايجاد ترکيبات غير منتظره ، تشخيص ارتباط ميان مفاهيمي که در نگاه اول بسيار دور بنظر ميرسند يا تبديل اطلاعات به شکل هاي غير 1 Positive Mood 4 Regulatory focus 2 Negative Mood 5 Persistence 3 Activating 6 Divergent thinking 62 منتظره (گيلفورد، ١٩٦٧)، ارتباط داشته اما اين اثر را بر روي تفکر همگرا١که عبارت است تأکيد بر دقت و منطق و استفاده از استراتژيهاي متداول جستجو، تشخيص و تصميم گيري (مدنيک ، ١٩٦٢)، ندارد، هر چند تأثير خلق مثبت بر تفکر همگرا به طور دقيق مشخص نيست (ديويس ، .
براي مثال پژوهش دي دريو، باس و نيجستاد (٢٠٠٨) نشان داد که سطح برانگيختگي (فعال شدن در مقابل غيرفعال شدن ) بايستي در ارتباط ميان وضعيت خلقي و خلاقيت مد نظر قرار گيرد بدين صورت در حالت برانگيختگي، خلق مثبت به دليل بهبود انعطاف پذيري شناختي بر روي رواني و سياليت خلاقانه و اصالت ايده ها و راه حل ها تأثير ميگذارد در حالي که اگر خلق منفي تجربه شود به دليل بهبود پايداري شناختي بر ترکيب فزاينده عناصر و احتمالات تأثير گذار است .
I want to be creative: Exploring the role of hedonic contingency theory in the positive mood- cognitive flexibility link.
The link between creativity, cognition, emotion and underlying neural mechanisms.
Linking Self-Construal to Creativity: The Role of Approach Motivation and Cognitive Flexibility.