خلاصة:
چکیدهطرح مسئله: مسئله معلولیت در ایران و حضور معلولان در شهرها یکی از چالشهای اصلی پیش روی مدیران و برنامهریزان شهری است. درک نیازها و محدودیتهای پیش روی معلولان نیازمند انجام تحلیلهای فضایی مناسب است.هدف: هدف این پژوهش تحلیل وضعیت پراکنش و تراکم فضایی و همچنین شناخت الگوی توزیع فضایی پراکندگی معلولان و افراد کمتوان و ارتباط آنها با سایر متغیرهای جغرافیایی و برنامهریزی آیندهنگر برای معلولان است.روش پژوهش: برای این منظور از فنون آمار فضاییGIS استفادهشده است. دادههای موردنیاز این پژوهش شامل اطلاعات مربوط به 16208 نفر معلول شهر اهواز است که تا سال 1396 توسط سازمان بهزیستی استان خوزستان ثبتشدهاند. برای انجام تحلیلها از روشهایی مثل نقشه نقطهای، فاصله استاندارد، موران جهانی یا خوشههای بالا و پایین، روش لکههای داغ، شاخص میانگین نزدیکترین همسایه، میانگین و بیضی انحراف استاندارد، مدل رگرسیون وزندار جغرافیایی و شاخص خودهمبستگی فضایی استفادهشده است.نتایج: یافتهها نشان دادند که تراکم فضایی معلولان در محلههای شماره 27، 16و 93 بالاتر از سایر محلهها بود. مرکز میانگین افراد معلول و ناتوان منطبق بر مرکز شهر است. پراکنش فضایی افراد ناتوان در سطح شهر اهواز توزیع خوشهای دارد و دارای خودهمبستگی فضایی است. همچنین بین تراکم جمعیتی و توسعهیافتگی محلات و حملونقل عمومی با پراکنش معلولان رابطه معناداری وجود دارد. جمعبندی پژوهش و رجوع به آمارهای موجود در این زمینه نشان میدهد که معلولیت مورد غفلت قرارگرفته و دلیل آن هم فقدان یک رویکرد اجتماعی کلنگراست.نوآوری: در این مقاله، مسئله معلولیت با رویکرد فضایی تحلیلشده است. همچنین ارتباط مکانی معلولیت و متغیرهای محیطی اندازهگیری شده است.
AbstractProblem definition: The disability and presence of people with disabilities in cities is one of the main challenges that city managers and planners are facing with. Understanding the needs and limitations of disabled people in cities requires to appropriate spatial analysis.Aim: The aim of this study was to analyze the spatial distribution, density and spatial pattern of the distribution of the disabled people within the city. As well, the next purpose was to examine the relationship between environmental variables and the geographical location of the disabled in the city in order to plan for the future of the disabled.Methodology: GIS techniques have been used for data analysis. The required data includes information on 16,208 disabled people up to 2017 which was recorded by Welfare Organization of Khuzestan Province. In this study, spatial statistical methods such as density analysis, standard distance, global Moran’s I or high and low clusters, hotspot analysis, average nearest neighbor index, mean and square of standard deviation, GWR, and spatial autocorrelation index were used to perform the data analyzes.Results: The findings show that neighborhoods 27, 16 and 93 have the highest density of disabled people. The average centers for the disabled coincide with the city center. Spatial distribution pattern of disabled people in Ahvaz city was a clustered and the spatial correlation was positive. There is also a significant relationship between population density, development level of neighborhoods, access to public transport supply with the distribution of the disabled people. The results of this study show that the issue of disability and planning for the disabled in the city has been neglected and needs holistic policies and measures.Innovation: In this paper, the disability was analyzed from a spatial approach. Also, the spatial relationship between disability and environmental variables has been measured.
ملخص الجهاز:
پراکنش فضايي افراد ناتوان در سطح شهر اهواز، توزيع خوشه اي و خودهمبســتگي فضــايي دارد؛ همچنين بين تراکم جمعيتي و توســعه يافتگي محله ها و حمل ونقل عمومي با پراکنش معلولان رابطۀ معناداري وجود دارد.
نخست بااستفاده از روش هاي آماري گرافيک مبنا، الگوي مکاني پراکنش و گرايش به مرکز و توزيع فضايي کلي معلولان و ناتوانان در شهر اهواز مشخص شـــد؛ در ادامه براي تعيين رابطۀ بين پراکنش افراد معلول و ناتوان با هريک از متغيرهاي بررســـي شـــده ، از روش رگرسيون وزني جغرافيا يا GWR استفاده شد.
(رجوع شود به تصویر صفحه ) شکل - ٤: تحليل خودهمبستگي فضايي موران جهاني افراد معلول در سطح شهر اهواز (يافته هاي پژوهش ، ١٣٩٩) به منظور حصول اطمينان از محله هاي داراي خوشه هاي با ارزش زياد و کم از شاخص GI استار يا هات اسپات استفاده و نتايج آن در شکل ٨ ارائه شده است .
همان طور که در شکل ٥ نشان داده شده است ، معلولان ساکن در شمال شرق و قسمت هايي از مرکز شهر اهواز، خودهمبستگي فضايي مثبت يا خوشه هاي با ارزش زياد در سطح اطمينان ٩٩ درصد دارند و نقاط گرم يا داغ (رنگ قرمز پررنگ ) يعني محدوده اي را تشکيل ميدهند که در آن مقادير معلول با معلوليت خفيف تجمع کرده اند.
نتايج به دست آمده از اين روش نشان داد بين شبکۀ خطوط اتوبوس راني و نحوة پراکنش معلولان در سطح شهر اهواز رابطۀ معناداري وجود دارد؛ جمع بندي پژوهش و رجوع به آمارهاي موجود در اين زمينه نشان ميدهد به مسئلۀ معلوليت توجه کافي نشده و دليل آن هم ، نبود يک رويکرد اجتماعي کل نگر است .