خلاصة:
نگارههای سفال مینایی در دورۀ میانی اسلامی، بهعنوان بازتابی از نظامهای کهنالگویی و منبع الهام نگارگران در دوران بعد است. در این پژوهش، کهنالگوی اژدهاکشی، در سفال مینایی بررسیشده است. برای خوانش محتوایی و شکلی اژدهاکشی در سفال مینایی، به مطالعۀ علل شکلگیری و خویشکاری اژدها در منابع متنی و تصویری یافتشده برروی مهرها و نقوشبرجسته در آثار کهن ایران و سرزمینهای همجوار پرداختهشده و بر ایناساس، پنج سفال مینایی و هشت داده فرهنگی پیش از اسلام با روش توصیفی-تحلیلی بررسیشده است. با توجه به این فرضیه که، پیش از ظهور اژدهاکشی در نسخ خطی دوران اسلامی، میتوان نشانههای آنرا در سفالینهنگاری مینایی یافت، پرسشهای اصلی پژوهش پیشِرو این است که تصاویر بنیادین، مفاهیم کهن و بینافرهنگی تأثیرگذار در شکلگیری تصویر اژدهاکشی در دوران اسلامی کدام است؟ ریشههای کهنالگویی مبتنیبر اژدهاکشی در سفال مینایی چیست؟ بر ایناساس، مهمترین هدف پژوهش حاضر، دستیابی به تصاویر کهن و بنیادین تأثیرگذار در شکلگیری مضمون اژدهاکشی بر سفال مینایی است تا بتوان پاسخی مناسب در جهت شناخت بهتر جایگاه این مضمون در هنر و فرهنگ ایران یافت. با توجه به نتایج پژوهش، کهنترین نمونههای تصویری اژدهاکشی را میتوان در بینالنهرین در هزارۀ سوم پیشازمیلاد یافت که شکست اژدهای هفتسر را توسط قهرمان نشان میدهد. نقوش جام حسنلو بهعنوان کاملترین مضمون روایی نبرد قهرمان و اژدها در این پژوهش است. زمان پیدایش نخستین نمونههای تصویری اژدهاکشی در ایران در دوران اسلامی، قرن ششم هجریقمری و احتمالاً تحتتأثیر شاهنامه، برروی سفال مینایی آشکار میشود. بیش از یک سدۀ بعد نیز، اژدهاکشی در شاهنامۀ بزرگ ایلخانی به تصویر درمیآید. تقریباً پس از هزار سال فقدان عناصر تصویری اژدهاکشی در ایران، بازتاب دوباره این کهننمونه بر سفال مینایی نشان میدهد که گویا مفهوم این نبرد در گسترۀ زمان، تحتتأثیر جانشینی، تغییر و فراموشی عناصر پیشین قرارگرفته، ولی بهعنوان میراثی پویا در محتوای ناخودآگاه جوامع جریان داشته است.