"البته علوم در سطوح مختلف از کشورهای دیگر به ویژه هند،مصر،یونان و ایران نیز وارد این جهان شده و علیرغم مخالفت بسیاری از آخوندها و علمای مرتجع همدورهء امام که حتی به شخص ایشان نیز توهین میشد،وی آنچه را که مهم میدانست این بود که مثلا حکمت یونانی در دل حکمت ایمانی جذب و البته هضم شد.
ولی امام علاوه بر مسایل فوق که برگرفته از آرای فارابی و ابن سینا که توسط«شیخ اشراق»شکل کامل خود را پیدا کرده،به نظریه«ابن عربی»یعنی به کار بردن اصطلاح«کن»که هنرمند بنابر آن قوه،قادر است اثر یا خلاقیت هنری خودش را بیافریند،نگاه خاصی همراه با اعتماد به آنها دارد.
این دیدگاه احتمالا مبتنی است بر ؛«انما امه اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» (قران مجید) براین اساس هنرمند هم خلاق است و هم صاحب قدرت«کن-بشو»؛بنابراینقدرت،هنرمند صورتی را که در عالم ماورا قرار گرفته،با قدرت تخیل خود و بهرهجستن از عالم ماده و تلفیق آنها اثر هنری را خلق میکند."