خلاصة:
مطالعه کشورهای موفق در زمینه توسعه اقتصادی نشان میدهد که کشورها چارهای جز ورود به فرآیند توسعه با رویکرد جهانی ندارند و لازم است در این راستا میان برنامه توسعه ملی و اقتصاد یکپارچه جهانی هماهنگی ایجاد شود که انجام این وظیفه مهم بر عهده دستگاه سیاست خارجی و در هماهنگی باسیاست داخلی و محیط بینالمللی است. این پژوهش با بهرهگیری از رهیافت دولت توسعهگرای آدریان لفت ویچ به نقش محیط بینالملل و سیاست خارجی در توسعه اقتصادی کشور کره جنوبی میپردازد و در صدد پاسخگویی به این سوال است که محیط بینالمللی و سیاست خارجی، در توسعهی اقتصادی کره جنوبی در دورهی زمانی 1980 تا 2010 از کدام ویژگیها برخوردار بوده است؟ فرضیه ارائهشده دال بر این است که در توسعهی اقتصادی کره جنوبی، ویژگیهای مساعد توسعهی اقتصادی در محیط بینالمللی و تشابه و تمایز در کنشگری سیاست خارجی، وجود داشته است. شیوه جمعآوری دادهها، کتابخانهای و روش تحلیل آن مقایسهای میباشد.
Studies on successful countries in economic development indicate that
these governments have no choice except entering the process led by global
approach. It is necessary for the government to have coordination and
harmony in its national development plans and globally embedded
economy; this should be accomplished by foreign policy makers in
accordance with domestic politics and international environment as well.
This study mainly relies on the theory of developmental states, theorized
by Adrian Leftwich to analyse the role of international environment as well
as foreign policy in economic development in the Republic of Korea.
Moreover, this study aims to respond to a major question: what are the
main features of international environment and also foreign policy in the
economic development of South Korea between 1980 and 2010. The main
hypothesis provided here is that there were conducive features for
economic development in international environment, as well as similarities
and differences in the foreign policy activism in South Korea. The data
gathering method in this study is based on library resources. The method
of analysis is comparative combined with regional approach which focuses
on intra-country comparison in different periods of time.
ملخص الجهاز:
اين پژوهش با بهره گيري از رهيافت دولت توسعه گراي آدريان لفت ويچ به نقش محيط بين الملل و سياست خارجي در توسعه اقتصادي کشور کره جنوبي ميپردازد و در صـدد پاسـخگويي به اين سـوال اسـت که محيط بين المللي و سـياسـت خـارجي، در توســـعه ي اقتصـــادي کره جنوبي در دوره ي زماني ١٩٨٠ تا ٢٠١٠ از کدام ويژگيها برخوردار بوده اســت ؟ فرضــيه ارائه شــده دال بر اين اســت که در توســعه ي اقتصــادي کره جنوبي، ويژگيهاي مسـاعد توسـعه ي اقتصـادي در محيط بين المللي و تشـابه و تمايز در کنشگري سياست خارجي، وجود داشــته اســت .
در ميان نظرات مختلف درباره دولت هايي که توســـعه يافته اند نظريه دولت توسـعه گرا قابل توجه اسـت ؛ دولتي که سـياسـت هاي داخلي و روابط خارجي آن در جهت کسـب قدرت ، استقلال ، توانمندي و ظرفيتي است که از طريق ايجاد و ارتقاي شرايط رشـد اقتصـادي، سـازماندهي مسـتقيم رشـد اقتصادي يا ترکيبي از اين دو، تعيين و تعقيب و تشــويق دســت يابي به اهداف آشــکار توســعه اي را امکان پذير ميســازد.
فرآيند توسـعه اقتصادي در کره جنوبي توسط نقيب زاده و دل فروز (١٣٩٤)، مورد مطالعه قرارگرفته اســت و به بررســي علل توســعه اقتصــادي کره جنوبي با بهره گيري از الگوي دولت توسـعه گرا تبييني سـياسي جامعه شناختي پرداخته اند و استفاده از اين الگو را موثر بر تغيير جايگاه کره جنوبي دانســـته اند، کشـــوري که تا اواخر دهه ١٩٥٠ کشــاورزي محســوب ميشــد و در پرتو نرخ هاي رشــد بالا و مداوم طي چند دهه بعد به نقطه اي از پيشرفت رسيد که در سال ١٩٥٥، دومين دولت آسيايي بعد از ژاپن بود.