خلاصة:
با ظهور دومین گذار جمعیتی که از آن به عنوان گذار در خانواده و تشکیل خانواده نیز یاد می شود، الگوهای سنتی سابق دچار تغییرات اساسی شده و الگوهای جدیدی از ازدواج نمود یافتهاند که عبارتند از: افزایش میانگین سن در اولین ازدواج، افزایش تعداد مجردها، کاهش ازدواجهای ترتیب یافته، افزایش آزادی درانتخاب همسر و... . هدف پژوهش حاضر بررسی دنیای مطلوب (در زمینه ازدواج) دختران 35 سال و بالاتر در شهر اصفهان بود. این مطالعه، یک تحقیق کیفی بود که جامعه مورد پژوهش را دختران مجرد 35 سال و بالاتر در شهر اصفهان تشکیل می دادند. جهت گردآوری دادهها، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و اصل اشباع، 11 دختر 35 سال و بالاتر انتخاب و با آنان مصاحبه نیمه ساختارمند به عمل آمد. مصاحبهها ضبط، دستنویس و با روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتیجه تحلیل دادهها: سه مضمون اصلی و دوازده مفهوم: باورهای حاکم بر فرد (شامل مفاهیم: باورهای مربوط به رابطه زوجی، باورهای فمنیستی، عشق و تعلق ورزی، اعتقادات و دیدگاه به ازدواج) فرد مطلوب (شامل مفاهیم: ویژگی های اخلاقی- شخصیتی، ویژگیهای ظاهری – جسمانی، هم کفو بودن خانواده ها، الگوهای مطلوب، اهمیت تحصیلات) و امکانات و منقولات (شامل مفاهیم: امنیت شغلی و تفریح مشترک) میباشد. یافتههای پژوهش نشان داد بیشترین فراوانی مربوط به مضمون باورهای حاکم بر فرد و کمترین فراوانی مربوط به مضمون امکانات و منقولات میباشد و همچنین در بین مفاهیم استخراج شده بیشترین فراوانی مربوط به باورهای مربوط به رابطه زوجی و کمترین فراوانی مربوط به اهمیت تحصیلات میباشد.
a
ملخص الجهاز:
يافته ها با توجه به هدف اصلي تحقيق مبني بر بررسي محتواي دنياي مطلوب (در زمينه ازدواج ) دختران مجرد بالاي ٣٥ سال در اصفهان و با توجه به داده هاي موجود در مصاحبه ها، تمامي ١١ مصاحبه را که در مدت زمان ١١ ساعت ضبط شدند و پس از پياده سازي ٢٧٥ صفحه A٤ به صورت تايپ شده به رشته تحرير درآمد که جمعا تعداد ٩٤٣ گويه با توجه به مفاهيم اصلي دنياي مطلوب به دست آمد که گويه ها در ٤٨ زير مفهوم و ١٢ مفهوم و درنهايت ٣ مضمون کلي دنياي مطلوب (فرد مطلوب ، باورهاي حاکم بر فرد، امکانات و منقولات ) طبقه بندي و کدگذاري شدند.
با توجه به داده هاي به دست آمده در اين پژوهش ، نظام باورهاي شکل گرفته در دنياي مطلوب دختران مجرد بالاي ٣٥ سال را مي توان تا حد زيادي آرمان گرايانه و غيرواقعي نسبت به دنياي واقعي تحليل کرد که اين محتواي آرمان گرايانه و غيرواقعي مي تواند پيامدهايي را براي خود فرد و جامعه در پي داشته باشد ازجمله اين پيامدها مي توان به بالا رفتن سن ازدواج اشاره کرد که ناشي از اين مي باشد که کمتر فردي مي تواند با محتواي آرمان گرايانه و غيرواقعي دنياي مطلوب اين دختران مطابقت پيدا کند.
بر اساس داده هاي به دست آمده در پژوهش حاضر يکي از مفاهيمي که مي تواند رضايت و خشنودي بيشتري را براي اين دختران به ارمغان آورد، مطابقت ويژگي هاي فرد مورد نظر با تصوير فرد مطلوب دختران مجرد بالاي ٣٥ سال است .