خلاصة:
منطقه غرب آسیا در نیم قرن اخیر شاهد تحولات متفاوتی بوده که این تحولات مبتنی بر نزاع میان دولتهای منطقهای و نقشآفرینی قدرتهای فرامنطقهای از طریق تعیین ژاندارم برای منطقه غرب آسیا بوده است؛ اما با توجه به نقش مهمی که ایران در تحولات صورتگرفته اخیر در منطقه غرب آسیا داشته، شاهد شکلگیری نظم جدید منطقهای هستیم که در این نظم، یک قدرت منطقهای؛ مانند ایران، از نظر میدانی قدرت بازگشت ثبات به سایر کشورهای درگیر با جنگ داخلی را داشته و توانسته تا حدودی امنیت را به منطقه غرب آسیا بازگرداند و همچنین از نظر دیپلماتیک به چنان قدرتی رسیده که میتواند سایر بازیگران منطقهای و فرامنطقهای مانند ترکیه و یا روسیه را با خود همراه کند. البته نباید از نظر دور داشت که هیچ کشوری در منطقه و حتی در جهان به اندازه ایران تحت فشار و ظلم قدرتهای جهانی قرار نداشته است و محدودیتهایی که اربابان زر و زور جهان به ایران تحمیل کردهاند مطمئناً با آگاهی از قدرت بالقوه ایران و تلاش برای محقق شدن آن در شکل مناسبات امنیتی سیاسی جدید در منطقه بوده است. بر این مبنا، پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر دادههای کتابخانهای، تلاش کرده است تا مفهومسازی درست و قابل قبولی از تبیین جایگاه و نقش جمهوری اسلامی ایران در امنیت منطقه غرب آسیا ارائه دهد.
ملخص الجهاز:
تبيين نقش و جايگاه جمهوري اسلامي ايران در امنيت منطقه غرب آسيا محسن جان پرور١، آرش قرباني سپهر٢، فرشيد روزبه 3 دريافت مقاله : ١٤٠٠/٠١/٢٢ پذيرش مقاله : ١٤٠٠/٠٤/٢٩ چکيده منطقه غرب آسيا در نيم قرن اخير شاهد تحولات متفـاوتي بـوده کـه ايـن تحولـات مبتنـي بـر نـزاع ميـان دولت هاي منطقه اي و نقش آفريني قدرت هاي فرامنطقه اي از طريق تعيين ژاندارم براي منطقه غرب آسيا بوده است ؛ اما با توجه به نقش مهمي که ايران در تحولات صورت گرفته اخير در منطقه غرب آسيا داشته ، شـاهد شکل گيري نظم جديد منطقه اي هستيم که در اين نظم ، يک قدرت منطقـه اي؛ ماننـد ايـران ، از نظـر ميـداني قدرت بازگشت ثبات به ساير کشورهاي درگير با جنگ داخلي را داشته و توانسته تا حدودي امنيـت را بـه منطقه غرب آسيا بازگرداند و همچنين از نظر ديپلماتيک به چنان قدرتي رسيده که ميتواند سـاير بـازيگران منطقه اي و فرامنطقه اي مانند ترکيه و يا روسيه را با خود همراه کند.
حضـور مـؤثر ايـران در جنـگ ظفـار در عمـان (١٩٧٢-١٧٧٦)، بحـران منطقه اي در عراق (از ٢٠٠٣) و سوريه (از ٢٠١٣)، جنگ عليه گـروه تکفيـري - تروريسـتي داعش (از ٢٠١٤) و غيره و همچنين اسـتراتژي آن در تنگـه هرمـز و منطقـه خليج فـارس و تأکيد بر حفظ و تقويت تواناييهاي موشکي کشور به عنوان يک قـدرت بازدارنـده ، بعـد از توافق هسته اي (برجام ) با قدرت هاي بزرگ ، البته با ماهيت تدافعي، همگي بـه نوعي در ايـن چهارچوب قرار ميگيرند (برزگر، ١٣٩٥: ٣٩٧-٣٩٦)؛ بنابراين ، ارزش مقاله در اين زمـان اهميـت ميبايد که بتوان به درستي تبيين نمود که ايران به عنوان مرکز شـکل دهي ثبـات منطقـه اي تـا حدود بسيار زيادي توانسته است همگرايي و امنيت را به اين منطقه هديه دهد.