خلاصة:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سنجش مبتنی بر فعالیتهای یادگیری همیارانه بر رضایت و عملکرد تحصیلی دانشجویان است.
روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته با طرح تبیینی بود که در بخش کمی از روش پیمایشی و شبه آزمایشی و در بخش کیفی از روش مطالعهی موردی استفاده شد. جامعهی آماری 124 نفر از دانشجویان درس رادیو-تلویزیون آموزشی رشتهی علوم تربیتی در سال تحصیلی 1399-1400 دانشگاه بوعلی سینا بودند که 62 نفر به عنوان نمونه با روش در دسترس انتخاب و به طور تصادفی جایگذاری شدند. در قسمت کیفی هم مشارکتکنندگان شامل 10 دانشجو بود که بهطور هدفمند و مبتنی بر ملاک انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته و در بخش کیفی از راهبرد مصاحبه استفاده شد. تحلیل دادههای کمی با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل دادههای کیفی با روش تحلیل مضمون انجام شد.
یافتهها: یافتههای بخش کمی نشان داد، سنجش مبتنی بر فعالیتهای یادگیری همیارانه بر رضایت و عملکرد تحصیلی دانشجویان تأثیر دارد که این تأثیر با مضامین حاصل از یافتههای بخش کیفی همچون افزایش تعاملات عاطفی-شناختی، احساس شایستگی و یادگیری معنادار، ارزیابی عادلانه، بهبود نگرش، احساس لذت یادگیری، کاهش استرس و اضطراب، ارزشمندی همتا، ارزشیابی اصیل، و بهبود مهارتهای تفکر سطح بالا، پایداری یادگیری، توان انتقال یادگیری، کسب مهارتهای طراحی و توسعهی آموزشی، یادگیری همتایان، بازدههای یادگیری سطح بالا، شبکههای یادگیری و نهایتاً یادگیری سازندهگرایانه تبیین شد.
نتیجهگیری: براساس یافتههای حاصل از این پژوهش میتوان نتیجه گرفت در صورتی که رویکرد طراح آموزش و مدرس، سنجش به مثابهی یادگیری باشد و به خوبی در راهبرد آموزشی همیارانه بهعنوان محور قرار گیرد، طوری که نقش عامل را بازی کند نه معلول و سایر عناصر و فرآیند یاددهی-یادگیری حول آن شکل گیرد، منجر به فعالتر شدن یادگیرنده و افزایش عملکرد و رضایت وی طی فرایند یادگیری میشود.
Objective: The purpose of this study is to investigate the role of assessment based on collaborative learning activities on students' intellectual satisfaction and performance. Methods: The mixed-method research was in the study with an explanatory design. In the quantitative part, the survey and quasi-experimental method, and in the qualitative, the case study was used. The statistical population in the survey was 124 students of educational sciences at Bu Ali Sina University in 2020-2021, of which 62 were selected as a sample by convenience sampling method that in the qualitative part, participants including 10 students were purposefully selected based on criteria sampling. A researcher-made questionnaire was used to collect data in a quantitative part and an interview strategy in a qualitative. The quantitative data analysis was analyzed using descriptive and inferential statistics, and the thematic method was to analyze qualitative data. Results: The findings of the quantitative section showed that the assessment based on collaborative learning activities affects students' academic satisfaction and performance. It was explained by themes such as Innovation in assessment method, pleasant feeling from emotional-cognitive interactions, enjoyable learning context, feeling of competence and sufficiency, feeling of peer value during the learning process, meaningful and high-level emotional learning, reduction of negative emotions, feeling of fair evaluation, feeling of satisfaction from genuine evaluation, consolidation of learning, the ability to transfer multiple learnings, synergistic learning through peers, acquiring multiple skills in media design and production, thinking in design, learning with a constructivist approach, forming dynamic learning communities. Conclusion: Based on the findings of this study, it can conclude that assessment as learning leads to the learner becoming more active and increasing his academic performance and satisfaction during the learning process. Of course, it will happen if the approach of the instructional designer and teacher is the assessment as learning and collaborative learning-oriented is placed in the core of the instructional strategy and plays the role of agent, no disability. The other components of the teaching-learning process of collaboration must form based on it.
ملخص الجهاز:
يافته ها: يافته هاي بخش کمي نشان داد، سنجش مبتني بر فعاليت هاي يادگيري هميارانه بر رضايت و عملکرد تحصيلي دانشجويان تأثير دارد که اين تأثير با مضامين حاصل از يافته هاي بخش کيفي همچون نوآوري در شيوه سنجش ، احساس خوشايند از تعاملات عاطفي -شناختي، بافت يادگيري لذت بخش ، احساس شايستگي و بسندگي، احساس ارزشمندي همتا طي فرآيند يادگيري، احساسا يادگيري معنادار و سطح بالا، کاهش هيجانات منفي، احساس ارزيابي عادلانه ، احساس رضايت از ارزشيابي واقعي، تثبيت يادگيري، توان انتقال يادگيري هاي چندگانه ، يادگيري هم افزا از طريق همتايان ، کسب مهارت هاي چندگانه ي طراحي و توليد رسانه ، انديشه - ورزي در طراحي، يادگيري با رويکرد سازنده گرايي، تشکيل اجتماعات يادگيري پويا تبيين شد.
نتيجه گيري: براساس يافته هاي حاصل از اين پژوهش ميتوان نتيجه گرفت در صورتي که رويکرد طراح آموزش و مدرس ، سنجش به مثابه ي يادگيري باشد و به خوبي در راهبرد آموزشي هميارانه به عنوان محور قرار گيرد، طوري که نقش عامل را بازي کند نه معلول و ساير عناصر و فرآيند ياددهي-يادگيري حول آن شکل گيرد، منجر به فعال تر شدن يادگيرنده و افزايش عملکرد و رضايت وي طي فرايند يادگيري ميشود.
همچنين مهارت هاي تفکر يادگيرندگان از منظر تفکر تحليلي، خلاقانه و انتقادي، توان استدلال ، کاربرد و نظاير آن ها طي فرآيند انجام فعاليت هاي يادگيري و پروژه بهبود يافته و احساس رشد مهارت هاي تفکر در راهبرد سنجش فعاليت هاي هميارانه به مثابه يادگيري نيز موجب رضايت دانشجويان در اين درس شده است .
Problem-based learning, self-and peer assessment in higher education: towards advancing lifelong learning skills.
Perceptions of Effectiveness, Fairness, and Feedback of Assessment Methods: A Study in Higher Education.