خلاصة:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیلگر جو سازمانی در رابطه بین استرس شغلی و قصد ماندن در میان معلمان شاغل در مدارس استان گیلان میباشد. برایناساس، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس استان گیلان بوده است که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی، تعداد 140 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها سه پرسشنامه استاندارد قصد ماندن کیم و همکاران (2007)، پرسشنامه استرس شغلی پارکر و دکوتیس (1983) و پرسشنامه جو سازمانی هالپین و کرافت (1963) است که روایی محتوای آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آنها بر اساس روش آلفای کرونباخ بالاتر از 0/7 برآورد شد. همچنین، جهت تجزیهوتحلیل دادهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری مبتنی بر رویکرد حداقل مربعات جزئی توسط نرمافزار Smart PLS 3 استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که ابعاد استرس شغلی شامل فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل تأثیر منفی و معناداری بر قصد ماندن دارند. همچنین نقش تعدیلگر جو سازمانی در رابطه بین هر یک از ابعاد استرس شغلی (فشار زمانی و اضطراب مربوط به شغل) بر قصد ماندن معنادار بود. برایناساس میتوان گفت که با تقویت و ارتقاء جو سازمانی میتوان رابطه بین ابعاد استرس شغلی و قصد ماندن را کاهش داد.
The aim of this study is to investigate the moderating role of organizational climate in the relationship between job stress and the intention to stay among teachers working in schools in Guilan province. Accordingly, the statistical population of the study consisted of all teachers in Guilan Province that 140 people were selected by random sampling method. Data collection tools were Kim et al. (2007) Standard Intention Survey Questionnaire, Parker & Decotis Job Stress Questionnaire (1983) and Halpin & Kraft Organizational Atmosphere Questionnaire (1963), which content validity was confirmed and their reliability was estimated to be higher than 0.7 based on Cronbach's Alpha method. Also, for data analysis, the structural equation modeling method based on the partial least squares approach was used by Smart PLS 3 software. Findings showed that dimensions of job stress including time pressure and Job-related anxiety have a negative and significant effect on the intention to stay. Also, the moderating role of organizational climate in the relationship between each dimension of job stress (time pressure and job-related anxiety) on the intention to stay was significant. Therefore, it can be said that by strengthening and improving the organizational climate, the relationship between the dimensions of job stress and the intention to stay can be reduced.
ملخص الجهاز:
ابزار گردآوري داده ها سه پرسشنامه استاندارد قصد ماندن کيم و همکاران (٢٠٠٧)، پرسشنامه استرس شغلي پارکر و دکوتيس (١٩٨٣) و پرسشنامه جو سازماني هالپين و کرافت (١٩٦٣) است که روايي محتواي آنها مورد تأييد قرار گرفت و پايايي آنها بر اساس روش آلفاي کرونباخ بالاتر از ٠/٧ برآورد شد.
براين اساس ، با توجه به آنچه گفته شد، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسي نقش تعديل گر جو سازماني در رابطه بين استرس شغلي و قصد ماندن معلمان مدارس استان گيلان است .
بحث و نتيجه گيري هدف از انجام پژوهش حاضر، واکاوي نقش تعديل گر جو سازماني در رابطه بين استرس شغلي و قصد ماندن در ميان کارکنان شاغل در اداره آموزش و پرورش استان گيلان بوده است .
با بررسي فرضيه اول مشخص شد که ضرايب مسير بين دو متغير به ميزان ٠/٣١١ - و مقدار معناداري٤/٧٧٢- مورد تأييد ميباشد؛ بنابراين ميتوان چنين نتيجه گرفت که هر چقدر معلمان با فشار زماني بيشتري براي برنامه ريزي و اجراي فعاليت هاي خود در مدرسه روبه رو باشند، قصد ماندن آنها در مدارس کاهش پيدا خواهد کرد.
با بررسي اين فرضيه مشخص شد که ضرايب مسير بين دو متغير به ميزان ٠/٣٩٨ و مقدار معناداري ٥/٧٤٥ مورد تأييد است ؛ بنابراين ميتوان گفت ، طبيعتا زماني که جو سازماني مطلوبي در ميان معلمان در مدارس شکل بگيرد، آنها به کمک هم ميتوانند مسائل را حل کنند و درنتيجه ، قصد ماندن آنها در فضاي کاري آموزش و پرورش به مراتب افزايش خواهد يافت .