خلاصة:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط عربستان و ایران است. هر دو کشور از اهمیت بسزایی در منطقه برخوردار و در سده اخیر، منشأ تحولات بسیاری بوده که گاهی به سوی همکاری و گاهی نیز به سمت تقابل پیش رفتهاند. سوال پژوهش حاضر بر چیستی تضادهای اندیشهای میان ایران و عربستان سعودی مبتنی بوده و برای پاسخ به سوال این فرضیه را به محک آزمون میگذاریم که عربستان با ورود کارگزان نوظهور به عرصه سیاسی کشور به دلیل اختلافات هویتی و ایدئولوژیکی، روابط خصمانه و تقابلجویانه با جمهوری اسلامی را به منظور به حاشیه راندن ایران و حفظ جایگاه منطقهای خود در پیش گرفته است. روش گردآوری دادهها مبتنی بر روش اسنادی، راهبرد پژوهش قیاسی، روش تجزیه و تحلیل دادهها توصیفی – تبیینی و ملهم از نظریه امنیتی سازهانگاری است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که عربستان سعودی برای تقابل با جمهوری اسلامی ایران با حمایت از سوی ایالات متحده آمریکا از تضادهای مبانی و اندیشهای نظیر هویت، تقابل ایدئولوژیکی، دشمنتراشی، رهبری جهان اسلام، کسب قدرت برتر منطقهای، برتریجویی سیاسی و دیپلماتیک و ... بهره میبرد. تأکید مسائل هویتی و قومیتی، نوع نظام سیاسی، فرقهگرایی و فرقهسازی، فرهنگ سیاسی و تصورات ذهنی بازیگران سیاسی دو کشور در تداوم تقابل و واگرایی نقش بسزایی داشته است.
The purpose of this study is to investigate the relations between Saudi Arabia and Iran. Both countries are very important in the region and in the last century, have been the source of many developments that have sometimes moved towards cooperation and sometimes towards confrontation. The question of the present study is based on what are the ideological contradictions between Iran and Saudi Arabia, and to answer the question, we test the hypothesis that Saudi Arabia with the entry of emerging agents into the country's political arena due to identity and ideological differences, hostile relations and It has engaged in confrontation with the Islamic Republic in order to marginalize Iran and maintain its regional position. The data collection method is based on documentary method, deductive research strategy, descriptive-explanatory data analysis method and inspired by structural security theory. Findings show that Saudi Arabia to oppose the Islamic Republic of Iran with Hama by the United States of America from the contradictions of principles and ideas such as identity, ideological confrontation, hostility, leadership of the Islamic world, gaining superior regional power, superiority It benefits from political, diplomatic, etc.. Emphasis on identity and ethnicity issues, type of political system, sectarianism and sectarianism, political culture and mental perceptions of political actors of the two countries have played a significant role in the continuation of confrontation and divergence.
ملخص الجهاز:
سوال پژوهش حاضر بر چيستي تضادهاي انديشه اي ميان ايران و عربستان سعودي مبتني بوده و براي پاسخ به سوال اين فرضيه را به محک آزمون مي گذاريم که عربستان با ورود کارگزاران نوظهور به عرصه سياسي کشور به دليل ٢٣ اختلافات هويتي و ايدئولوژيکي ، روابط خصمانه و تقابل جويانه با جمهوري اسلامي را به منظور به حاشيه راندن ايران و حفظ جايگاه منطقه اي خود در پيش گرفته است .
يافته هاي پژوهش نشان مي دهد که عربستان سعودي براي تقابل با جمهوري اسلامي ايران با حمايت از سوي ايالات متحده آمريکا از تضادهاي مباني و انديشه اي نظير هويت ، تقابل ايدئولوژيکي ، دشمن تراشي ، رهبري جهان اسلام ، کسب قدرت برتر منطقه اي ، برتري جويي سياسي و ديپلماتيک و ...
در واقع بعد از انقلاب اسلامي روابط ايران و عربستان شکلي خصمانه و تقابل جويانه به خود گرفت و دو طرف با آنکه اشتراکات فراواني با يکديگر دارند و در برهه هايي از زمان هم همکاري و تعامل داشته اند اما به شکل کلي سياست عربستان به منظور تضعيف ايران و انزواي اين کشور در منطقه تعبير مي گردد.
سوال پژوهش حاضر بر چيستي تضادهاي انديشه اي ايران و عربستان سعودي مبتني بوده و براي پاسخ به سوال اين فرضيه را به محک آزمون مي گذاريم که عربستان با ورود کارگزان نوظهور به عرصه سياسي کشور به دليل اختلافات هويتي و ايدئولوژيکي ، روابط خصمانه و تقابل جويانه با جمهوري اسلامي را به منظور به حاشيه راندن ايران و حفظ جايگاه منطقه اي خود در پيش گرفته است .
42 - Behzad, Diansaei (2018), Iran and Saudi Arabia in the Middle East Leadership and Sectarianism (2011—2017), http://journals.