خلاصة:
در چند دهه اخیر با گسترش روز افزون بازارهای سرمایه، بررسی عوامل مؤثر بر بازده سهام به یکی از مهمترین و پر بحثترین موضوعات مدیریت مالی تبدیل شده است. در این بین عامل اندازه شرکت یکی از اصلیترین عواملی بوده که در مطالعات مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، 70 شرکت در طی سالهای 1387 تا 1394 انتخاب شده است. جهت آزمون این فرضیه، از مدل رگرسیونی چند متغیره مبتنی بر دادههای ترکیبی استفاده شد.در مطالعات پیشین در چارچوب مدل چند عاملی فاما و فرنچ؛ رابطه بین اندازه شرکت و بازده سهام بهصورت یک رابطه خطی ساده بررسی شده، در حالی که ممکن است این رابطه بهشکل خطی نباشد. در پژوهش حاضر با اضافه کردن مربع عامل اندازه شرکت به مدل فاما و فرنچ، فرضیه رابطه غیر خطی اندازه شرکت و بازده سهام مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج برآورد مدل نشان داد که ضرایب متغیرهای اندازه شرکت و شکل مربع آن به ترتیب مثبت و منفی و از لحاظ آماری معنادار میباشند که به مفهوم تأیید رابطه غیر خطی بین اندازه شرکت و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.
In a few recent decades with increasing extension of capital markets, investigating effective factors on stock return has become the most important and the most challenging financial management issues. So, different models such as capital asset pricing model and multifactor Fama and French are introduced for examine effective factors on stock return. However, the firm's size factor has been the main factor that is investigated in different studies. In previous studies in multifactor Fama and French, the relationship between firm's size and stock return are investigated as a simple linear relationship, while it might not be a linear form. In this research, with adding firm's size factor square to Fama and French model, the hypothesis of non-linear relation between the firm's size and stock return is examined.
ملخص الجهاز:
نتایج برآورد مدل نشان داد که ضرایب متغیرهای اندازه شرکت و شکل مربع آن به ترتیب مثبت و منفی و از لحاظ آماری معنادار میباشند که به مفهوم تأیید رابطه غیر خطی بین اندازه شرکت و بازده سهام در بورس اوراق بهادار تهران است .
نتایج پژوهش فاما و فرنچ (١٩٩٣ ,French &Fama ) نشان داد که ریسک سیستماتیک به تنهایی قادر به تبیین همه ی تغییرات بازده سهام نیست ، و از بین متغیرهای مورد نظر (اندازه شرکت ، اهرمی، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و نسبت درآمد به قیمت ) دو متغیر اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار نیز در توضیح تغییرات مؤثر هستند.
همچنین نتایج پژوهش فاما و فرنچ ( & Fama ١٩٩٣ ,French) نیز حاکی از رابطه معکوس بین اندازه شرکت و بازده سهام است ، زیرا شرکت های کوچکتر بازده بیشتری دارند، اما پژوهش جیانگ (٢٠١٣ ,Jiang) نشان میدهد که اندازه شرکت تا حدی منجر به افزایش بازده سهام میشود و پس از آن افزایش اندازه شرکت منجر به افت بازده خواهد شد، بنابراین دیگر رابطه اندازه شرکت و بازده سهام به شکل خطی نیست و برای توصیف این رابطه نیاز به مدل های غیر خطی است .