خلاصة:
امروزه مدیریت در تمامی عرصه ها و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، لازم و ضروری بوده و عنصری اجتناب ناپذیر در پیشبرد امور است. مدیریت مقصد، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر در عرصۀ فعالیت های گردشگری، ایفا کنندة نقشی اساسی در دستیابی به توسعه و کسب اهداف در صنعت گردشگری است. این عنصر، به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، برای حفظ و پایداری منابع مختلف اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مقصد، عهدهدار وظایف مهمی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی کیفیت مدیریت مقصد به عنوان عاملی برای کسب مزیت رقابتی، در 1388 – منطقۀ چابهار است. این پژوهش، به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بازة زمانی 1389 انجام یافته است. با استفاده از روش های آماری، متغیرهای مربوط به مدیریت مقصد همچون بازاریابی، مدیریت بازدیدکننده، تحقیق و مطالعه، قیمت گذاری، کاربرد فناوری، همکاری بخش خصوصی و دولتی، مدیریت بحران و غیره، از دو جنبۀ اولویت و کیفیت، در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. این مؤلفه ها با توجهبه مدل رقابت مقصد که توسط کراچ و ریچی ( 1999 ) ارائه شده، استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است از اولویت نخست و مولفۀ « توسعه، بازاریابی و معرفی محصولات مقصد » که از نقطه نظر اولویت، مولفۀ از رتبۀ نهایی برخوردار است. همچنین از « برگزاری کارگاه ها و سمینارهای تخصصی در زمینه گردشگری » نقطه نظر کیفیت، وضعیت تمامی این مؤلفه ها در منطقه چابهار، نامطلوب ارزیابی شد.
Today management is necessary in all aspects of economic and social activities and is a key element to doing works. Destination management plays an important role in achieving the goals of development in tourism. As a key factor in determining the competitiveness level of destinations, this element is responsible to maintain and sustain social-cultural, economic and environmental resources of destinations.The purpose of this paper is investigating quality of destination management for achieving the competitive advantages in Chabahar Region. It has been conducted in 2009-2010. Contributory factors to the destination management such as marketing, visitor management, research, pricing, technology, cooperation between public and private sectors, crisis management and so on, were investigated in the region. These factors were selected on the base of Crouch and Ritchie’s Model (1999). The results show that “product development, marketing and introducing” is the most important factors. All the factors have low quality in the region.