خلاصة:
هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر رفتار کارآفرینانه سازمانی در راستای توسعه اجتماعی در دادگستری استان گلستان بود. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- پیمایشی بود که با رویکرد آمیخته اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری در مرحله کیفی، 11 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی بودند که به روش هدفمند با تکنیک گلوله برفی انتخاب شدند و در مرحله کمی، کارکنان دادگستری استان گلستان به تعداد 1401 نفر بودند و حجم نمونه براساس جدول كرجسي و مورگان 302 نفر تعیین و براي نمونهگيري از روش تصادفی ساده استفاده شد. برای شناسایی عوامل از روش دلفی و برای بررسی روابط بین متغیرها از روش معادلات ساختاری با نرمافزار smartpls3 استفاده شده است. نتایج دلفی نشان داد ابعاد رفتار کارآفرینانه سازمانی شامل 7 بعد (رفتاری، محیطی، محتوایی، زمینهای، ارتباطی، ساختاری، فردی) است و نتایج معادلات ساختاری نشان داد ابعاد (رفتاری، محیطی، محتوایی، زمینهای، ارتباطی، ساختاری، فردی) به ترتیب به میزان 346/0 ، 408/0 ، 363/0 ، 378/0، 350/0، 424/0 و 398/0 بر رفتار کارآفرینانه سازمانی تأثیر معنیداری دارند. همچنین رفتار کارآفرینانه سازمانی بر توسعه اجتماعی به میزان 823/0 تأثیر معنیداری دارد.
ali soosarae
majid nasiri
roohalla samiee
mohammadbagher gorji
abstract
the aim of the current research was to analyze the factors affecting organizational entrepreneurial behavior in the direction of social development in golestan province. this research was applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method, which was conducted with a mixed exploratory approach. the statistical population in the qualitative stage was 11 academic and organizational experts who were selected in a targeted way using the snowball technique, and in the quantitative stage, there were 1401 employees of the judiciary in golestan province, and the sample size was determined to be 302 based on the karjesi and morgan table. a simple random method was used for sampling. the delphi method was used to identify the factors and the structural equation method with smartpls3 software was used to check the relationships between the variables. delphi results showed that the dimensions of organizational entrepreneurial behavior include 7 dimensions (behavioral, environmental, content, contextual, communicative, structural, individual) and the results of structural equations showed the dimensions (behavioral, environmental, content, contextual, communicative, structural, individual) to 0.346, 0.408, 0.363, 0.378, 0.350, 0.424 and 0.398 have a significant effect on organizational entrepreneurial behavior. also, organizational entrepreneurial behavior has a significant effect on social development by 0.823.
ملخص الجهاز:
جدول (١)- مؤلفه هاي رفتار کارآفرينانه سازماني در تحقيقات گذشته مؤلفه ها منبع داشتن توانايي انوري و همکاران (١٣٩٩)، زالي و همکاران (١٣٩٩)، لعلي سرابي و عبدوي تصميم گيري (١٣٩٢) و(٢٠١٥) Jong et al مسئوليت پذيري جو کارآفرينانه انوري و همکاران (١٣٩٩)، مقيمي و همکاران (١٣٩٣)، زير ساختارهاي محيطي (٢٠٢٠) Mirkamandar et al و(٢٠١٨ ) Mustafa et al وجود قوانين مناسب و تسهيل کننده مؤلفه ها منبع فضاي حمايتي پاداش ناصر (١٣٩٦)، شاهآبادي و همکاران (١٣٩٤)، خياطان و مبارکي (١٣٩٣)، رحمانيان استقلال کاري کوشککي و عباسي (١٣٩٢) و طاهوني و همکاران (١٣٩٢) حمايت مديريت فناوري انوري و همکاران (١٣٩٩)، زالي و همکاران (١٣٩٩)، مقيمي و همکاران (١٣٩٣)، دسترسي به منابع خياطان و مبارکي (١٣٩٣) و لعلي سرابي و عبدوي (١٣٩٢) حذف فرآيندهاي زائد اداري ايجاد ارتباطات حفظ ارتباطات رحمانيان کوشککي و عباسي (١٣٩٢) استفاده از ارتباطات رسميت ناصر (١٣٩٦)، خياطان و مبارکي (١٣٩٣)، لعلي سرابي و عبدوي (١٣٩٢)، کنترل (٢٠٢٠) Mirkamandar et al و(٢٠١٨ ) Mustafa et al شايستگي هاي فردي تجربيات زندگي ناصر (١٣٩٦)،(٢٠٢٠) Mirkamandar et al و محيط خانوادگي Surucu and Sesen(2019) روش شناسي تحقيق اين پژوهش از لحاظ هدف، کاربردي و از حيث روش، توصيفي - پيمايشي بود که با رويکرد آميخته اکتشافي انجام شده است (شکل ١).
نتايج دلفي در اين تحقيق نشان دادند ٢٣ گويه در قالب ٧ بعد (رفتاري ، محيطي ، محتوايي، زمينه اي ، ارتباطي ، ساختاري و فردي ) بر رفتار کارآفرينانه سازماني در دادگستري گلستان مؤثر هستند که بعد رفتاري شامل مؤلفه هاي فرصت شناسي ، داشتن توانايي تصميم گيري و مسئوليت پذيري است که با نتايج تحقيقات انوري و همکاران (١٣٩٩)، زالي و همکاران (١٣٩٩)، لعلي سرابي و عبدوي (١٣٩٢) و (٢٠١٥) Jong et al همخواني دارند.