خلاصة:
مشارکت به عنوان اساسیترین عنصر در دست یابی به اهداف توسعه، به ویژه توسعه ی شهری از اهمیت خاصی برخوردار
است. هرچه توده ی مردم جامعه مشارکت بیشتری در امور خود داشته باشند، امکان کسب موفقیت بیشتر فراهم میشود،
اقشار پایین و محروم جامعه از نتایج مشارکت و فواید حاصل از توسعه بهره مند میشوند. می توان گفت امروزه مشارکت
شهروندان در امور شهری نه یک انتخاب که یک ضرورت است.
هدف این پژوهش ارزیابی اثرات اعتماد اجتماعی بر میزان مشارکت اجتماعی شهروندان در اداره امور شهر است. روش
این تحقیق مبتنی بر تحلیل داده های ثانویه است که از بانک اطلاعاتی سنجش عدالت در شهر تهران به دست آمده
است. این اطلاعات در سال ١٣٩٠ برای شهرداری تهران جمع آوریشده است. واحد تحلیل کلیه شهروندان ١٥ سال به
بالای ساکن مناطق تهران است که با استفاده از روشهای نمونه گیری خوشه ای، حجم ٥٠٠٠ نفر به عنوان نمونه انتخاب
شدند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که میان مشارکت اجتماعی شهروندان در اداره امور شهر و اعتماد اجتماعی
رابطه معنادار وجود دارد؛ به گونه ایکه هر چه اعتماد اجتماعی افراد بالاتر رود، مشارکت اجتماعی آنها افزایش مییابد.
همچنین میان اعتماد بین گروهی و اعتماد نهادی با مشارکت اجتماعی در امور شهر رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد؛
به گونه ایکه در مناطقی که سطح اعتماد نهادی و بین گروهی بالاتر است، مشارکت اجتماعی در امور شهر نیز بالاتر
است. براساس نتایج این پژوهش، رابطه ی معناداری بین اعتماد نهادی و رضامندی اجتماعی با مشارکت وجود دارد. در
مجموع، عملکرد نهادهای شهری بر میزان مشارکت شهروندان در امور شهری تاثیرگذار بوده است. میزان اثرهای
تحلیل شده ی کلی نشان میدهد که متغیرهای مستقل مورد استفاده در این پژوهش، ٣٦ درصد تغییرات متغیر وابسته را
تبیین کردهاند.
ملخص الجهاز:
يافته هاي اين پژوهش نشان ميدهد که ميان مشارکت اجتماعي شهروندان در اداره امور شهر و اعتماد اجتماعي رابطه معنادار وجود دارد؛ به گونه ايکه هر چه اعتماد اجتماعي افراد بالاتر رود، مشارکت اجتماعي آنها افزايش مييابد.
درصورتي که کارکنان از اين بابت به سطح مطلوبي از آسودگي خاطر دست يابند با امروزه در دنيا پذيرفته شده است که توسعه پايدار شهر ها در صورتي تحقق مي يابد که اهداف مردم سالاري، برابري در خدمات رساني و حفظ محيط زيست با شکل گيري مديريت واحد شهري و با رعايت اصول علوم روز مديريت شهري ، شهرسازي، ترافيک شهري و تقسيم عادلانه منابع و درآمد شهري توامان دنبال شود (تقوايي & تاجدار, ١٣٨٨).
حکمروايي خوب شهري يکي از ٤ مشخصه ي توسعه پايدار و از ابزار آن به حساب مي آيد که از دهه ١٩٨٠ به بعد در ادبيات توسعه مطرح شده است که بر اساس آن کشورهاي در حال توسعه در راستاي استقرار و نهادينه سازي جامعه مدني و مشارکت اجتماعي در امور، برنامه ها و فعاليت هاي پيش رو را تعريف و تدوين مي نمايند.
لذا هدف حکمروايي خوب ، توسعه انساني پايدار و در کنار آن ايجاد شهري پايدار است و در آن ، ضمن تاکيد بر توجه به کاهش فقر، ايجاد اشتغال و رفاه پايدار، حفاظت و تجديد حيات محيط زيست ، خدمات رساني موثر و عادلانه و رشد و توسعه زنان ، رويکرد فراهم ساختن بستر مناسب جهت مشارکت و اهميت برنامه ريزي مشارکتي براي توسعه و اداره شهر، اهميت بسيار دارد.
بنابراين يکي از شاخص هاي موفقيت خدمات شهري ، استفاده از مشارکت و توان شهروندان در اجرا و توسعه خدمات جديد است (ميرغفوري, شفيعي, & ملکشاهي, ١٣٩١).