خلاصة:
سابقه و هدف: به منظور پرورش کودک و تربیت اسلامی کودکان باید به حلاوتها و زیبایی های دین تاکید کرد.
کودکان باید با محبت و عشقی که خداوند به همه انسانها مخصوصا کودکان دارد، آشنا شوند..
مواد و روشها:. مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی
پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. بدین صورت که از
منابع کتابخانه ای نظیر: کتاب، مقاله، منابع خارجی و... و آموخته های محقق استفاده شده است.
یافتهها: از نظر این پژوهش کودکانی که والدین مذهبی دارند بهتر از دیگر کودکان رفتار میکنند و خود را با شرایط
تطبیق میدهند.
نتیجه گیری: از مباحث ایراد شده نتیجه گرفته می شود تصویر اولیه ای که والدین از بالاترین موضوع مذهبی، یعنی
خداوند ایجاد می کنند، در گرایش کودک به مذهب اثر شگرفی دارد. بسیاری از والدین در برابر شیطنت های
کودکان، مشکلات رفتاری و حتی رفتارهای طبیعی آنها که خارج از حوصله خودشان است، به استفاده ابزاری از
مفاهیم مذهبی روی آورده و خداوند را متهم می کنند که کودکان شلوغ را عذاب می کند و تصویر یک موجود
شکنجه گر را از خداوند در ذهن کودک ترسیم می کنند، در حالی که عذاب خداوند برای مکلف گناه کار است نه
کودکان.
ملخص الجهاز:
آن ها براي بيان احساس ترس و اضطراب خود، آن را به شکل غول و هيولا به تصوير مي کشند و موجودات خوب و دوست داشتني را به صورت فرشته و امثال آن ترسيم مي کنند، به منظور نزديک تر کردن درک و تفکر کودکان به حقايق چنين مفاهيمي، بايد آن ها را به تجارب محدود کودکانه خودشان ارجاع داد، به عنوان مثال وقتي کودک از والدين خود درباره مکان ، اندازه و شکل خداوند سوال مي کند بايد در پاسخ او با بيان هاي سلبي گفته شود: خدا مثل ما نيست که دست و پا داشته باشد، در خانه اي زندگي کند يا قابل ديدن و لمس کردن باشد[٧] رهيافتي بر اخلاق و تربيت اسلامي).
21 امام صادق (ع ) درباره شيوه تربيتي که خودشان بر آن عمل ميکردند و سيره خاندان ايشان بود، ميفرمايد:انا نامرصبياننا بالصلاه و الصيام ما اطاقوا اذاکانوا ابناء سبع سنين ،ما هنگامي که کودکان مان هفت ساله ميشوند به اندازه اي که طاقت دارند آنان را به انجام نماز و روزه فرمان ميدهيم [١٤] اين بدان معناست که تربيت کودک و تاديب آنان نسبت به هنجارهاي ديني و اجتماعي و آداب قومي و مذهبي ميبايست از همان آغاز با توجه به توان و قدرت آنها شروع شود و اين گونه نباشد که آنان را تا زمان بلوغ کامل رها کرده و سپس يک شبه از آدم بالغ بخواهيم همه اين تکاليفي که تا ديروز ترک کرده بود، انجام دهد و به چيزي که عادت نداشته عمل کند و پايبند آن باشد[١].