خلاصة:
فرهنگ سازمانی، به عنوان عامل بقای سازمان ها و فراهم نمودن رشد سازمانی آنها در نظر گرفته می شود. سازمانی که قادر به توسعه فرهنگ سازمانی خود نباشد قادر به بقا نخواهد بود و یادگیری سازمانی و فرهنگ یادگیری نقش بنیادی در توسعه ی فرهنگ سازمانی در سازمان دارا می باشد. فرهنگ سازمانی الگوی مشترک فکر کردن، احساس کردن و عکس العمل نشان دادن در یک گروه از انسانها می باشد. معمولا واحدهای مختلف درون یک سازمان، فرهنگ های متفاوتی دارند. مدیران با رفتار سازمانی خود، با روشهایی که برای مدیریت بحرانها و رفع مشکلات بهکار میگیرند، با مراسم ها و نمادها و تنبیه ها و تشویق ها، نقش مهمی در شکلگیری و تغییر و تعدیل فرهنگ ها ایفا میکنند. در سازمان های آموزشی، فرهنگ سازمانی نقش مهمی در تولید فرهنگ کارتیمی و دستیابی به مزایای فرایند مشارکت و تشریک مساعی دارد. نظام های آموزشی با توجه به اهداف وماموریت آنان که مهم ترین آن تربیت نیروی انسانی کارآمد برای سایر نهادهای جامعه است از جایگاه ویژه ای برخوردار است و دانشگاه ها نیز مهمترین و کلیدی ترین سازمان های آموزشی هستند که علاوه بر تربیت نیروی انسانی پاسخگوی نیاز های اجتماعی برای کسب و اشاعه دانش و فناوری می باشند. امروزه نظام های مدیریت عملکرد به یکی از ابزار های مهم مدیریتی تبدیل شده است.
ملخص الجهاز:
یکی از این مجموعه های انسانی سازمان می باشد که به طور خلاصه این چنین تعریف میشود «محل اجتماع مردمی که با هم طبق یک سازماندهی هماهنگ و مصوب کار می کنند تا هدفهای سازمانی را تحقق بخشند» (افجه، 1380، ص 16) سازمان ها ترتیبات اجتماعی برای کنترل عملیات رسیدن به هدفهای جمعی و محل خلق مدیریت های آگاهانه و ترتیبات لازم برای تحقق بخشیدن هدف ها به وسیله ابزارهای جمعی می باشد لذا میتوان فرهنگ سازمانی که به عنوان رفتارهای غالب در سازمان شناخته می شود را به این گونه تعریف کرد «مجموعه ای از ارزش های کلیدی، باورهای راهنما و تفاوت هایی می داند که در اعضای یک سازمان مشترک است» (اسیرسیچ به نقل از مشبکی 1380، ص 438) در تحقیقاتی که روی فرهنگ انجام شده است محققان کوشید اند تا دریابند افراد از چه زاویه ای به سازمان خود می نگرند؟ آیا در سازمان به خلاقیت و نوآوری آنها ارج می نهد و به آنها پاداش می دهد؟ آیا پدیده ی تعارض را سرکوب می کند؟ بنابراین می توان انتظار داشت که افراد با زمینه های مختلف یا در سطوح مختلف در یک سازمان وجود داشته و فرهنگ سازمانی را در عبارت های همانند یا مشابه توصیف نمایند هر زمینه زندگی سازمانی بخشی از فرهنگ سازمانی است در حالی که دیگران سعی می کنند فرهنگ را به صورت ظریف تری معنا کنند تا از زمینه های دیگری نظیر عادات، محیط، فضا وارزش ها قابل تشخیص و تفکیک باشد فرهنگ سازمانی می تواند به عنوان چسبی که یک سازمان را توسط طرح های مشترک اعتقادی به هم چسبانده و نگه می دارد دیده شود.