خلاصة:
رخداد انقلاب اسلامی در ایران و بازتعریف کدهای ژئوپلیتیکی، سبب تولید گفتمانهای تازهای شد که دال شناور آن، تقابل ایران با میدان ژئوپلیتیکی غرب بود. ایران، برای تولید گفتمان متقابل علیه آمریکا، در پی نوعی سازوکار جبرانی برای مدیریت آثار تحریمی بر اقتصاد خود است که یکی از آنها برنامه راهبردی 25 ساله است. پژوهش حاضر از منظر ژئوپلیتیک انتقادی و روش تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف به بازکاوی متن برنامه 25 ساله ایران و چین پرداخته تا گزارهها و روندهای ژئوپلیتیکی آن را شناسایی و تحلیل کند. برایناساس، متن در سه مقیاس کارگزاران، کنشها و بافت بررسی شد. در مقیاس کارگزاران، کشور چین بهعنوان مرجع تضمینکننده امنیت، شناسایی شده است. یافتههای حاصل از تحلیل انتقادی متن برنامه 25 ساله نشان داد، دال شناور در متن، تضمین امنیت ژئواکونومیک ایران در برابر پادگفتمان تحریمی آمریکا است. مدلولِ مرجع شناساییشده دوم، یا مرجع تهدیدکننده ژئوپلیتیکی، آمریکا و اروپای غربی (میدان ژئوپلیتیکی غرب) است که با اتخاذ رویکردهای چندگانه، از تأثیر و تضمین فشار علیه ایران، اطمینان حاصل میکنند. ایران با یکسانانگاری مصادیق تهدید علیه خود و چین، سعی در ایجاد یک گفتمان جامعه ژئوپلیتیکی بر اساس متن برنامه 25 ساله را دارد. در مقیاس کنشها، کشور چین با دو اقدامِ طرح مسئله ایران در دستورکار غیرامنیتی و فاصلهگذاری و تحمیل نگرش، به دنبال شراکت راهبردی با ایران است. در مقیاس سوم نیز نخست تأثیر کنشگر تولیدکننده تهدید بر بافت (برنامه 25 ساله) بررسی شد که طی آن، آمریکا با انضمامی کردن برنامه 25 ساله به پرونده هستهای، میکوشد تا دستاوردهای ایران از بافت را به حداقل برساند. در مقابل، رهیافتهای کنشگر تضمینکننده امنیت ناظر بر فعالیتهای کشور چین برای اثربخشی بافت است.
The advent of the Islamic Revolution in Iran and the redefinition of geopolitical codes led to the production of new discourses whose floating sign consisted of Iran's confrontation with the West’s geopolitical field. In order to produce a counter-discourse against the United States, Iran seeks a compensatory mechanism to manage the effects of sanctions on its economy, resulting in a 25-year Iran-China strategic plan. From the perspective of critical geopolitics and Fairclough’s critical discourse analysis, this study has reviewed the text of the 25-Year Iran-China Cooperation Plan in order to identify and analyze its geopolitical propositions and trends. Accordingly, the text was examined in three scales: agents, actions, and context. At the agents’ scale, China has been identified as the guarantor of security. Findings from this critical analysis showed that the floating sign in the text was to ensure Iran's geo-economic security against US sanctions. The meaning of the second identified reference, or geopolitical threatening reference, is the United States and Western Europe (Western geopolitical field). Iran seeks to create a geopolitical society discourse based on the text of a 25-year plan by identifying examples of threats against itself and China. In terms of actions, China seeks a strategic partnership with Iran by taking two steps to raise the issue of Iran on the non-security agenda and to distance itself and impose its position. In the third scale, the impact of the threat-generating actor on the context (25-year plan) was first examined, during which the United States seeks to minimize Iran's achievements by attaching the 25-year plan into Iran's nuclear program.
ملخص الجهاز:
واکاوي برنامه جامع همکاري ٢٥ ساله جمهوري اسلامي ايران و چين از منظر ژئوپليتيک انتقادي 4 مهدي اسمعيلي ١ افشين متقي ٢، حسين وليوند زماني٣، محمد عباسي چکيده رخداد انقلاب اسلامي در ايران و بازتعريف کدهاي ژئوپليتيکي، سبب توليد گفتمان هاي تازه اي شد که دال شناور آن ، تقابل ايران با ميدان ژئوپليتيکي غرب بود.
در مقياس اول که شامل مشخص کردن کارگزاران است ، واحدهاي کوچک تري شناسايي شده اند که عبارت اند از: مرجع تضمين کننده امنيت و مرجع تهديدکننده ژئوپليتيکي، کنشگر توليدکننده تهديد، مخاطبان ، کنشگران کارکردي، جايگاه و روابط قدرت کنشگران و هويت اجتماعي کنشگران .
درواقع ، ايران براي اينکه بتواند جامعه ژئوپليتيکي با محوريت برنامه ي ٢٥ ساله ايجاد کند، اصولا بايد کشورهايي را جذب کند که مرجع تهديدکننده يکسان با ايران داشته باشند؛ به عبارت ديگر کشورهايي که در طيف مخالف ميدان ژئوپليتيکي غرب قرار دارند و به منظور تحريم هاي اعمال شده عليه آن ها، امنيت و ثبات ژئواکونوميکيشان در مخاطره باشد.
کشور چين به عنوان کنشگر توليدکننده امنيت براي ايران ، از يک سو به واسطه مرجع بودن در برقراري ثبات ژئواکونوميک که با برنامه هاي ثبات اقتصادي جمهوري اسلامي ايران نيز در پيوند است و از سوي ديگر، بهره مندي از قدرت اقتصادي و نظامي و نيز وزن ژئوپليتيکي بالا در شوراي امنيت ، از توانايي فاصله گذاري با نيروهاي ژئوپليتيکي ضد ايراني و درنهايت تحميل ايدئولوژي خود بر آنان برخوردار است .
جمهوري اسلامي ايران براي اقدام متقابل عليه اين شبکه ناهمگن ، گفتمان شرق گرايي خود را توسعه داد که برآيند آن برنامه ٢٥ ساله ايران و چين است .