خلاصة:
اسلام، با گذشت بیش از 1400 سال، ثابت کرد که هنوز حرفهایی برای گفتن دارد. دیدگاه خاص اسلام به زن و حقوق زنان، جای تامل دارد. اسلام همواره عدالت جنسیتی را به شیوهای بسیار عقلانی مطرح نموده است. کنکاش ماهیت زن در اسلام، دیدی عمیق و بررسی دقیقی را میطلبد. اسلام، در نظام اجتماعیش، آرمانی وابسته به مصلحت دارد. مسئولیت قشر زنان و قشر مردان، در حوزههایی چون عبادت، نقشها و تواناییهای ذاتی، یکسان است. ولی اگر این حیطهها در شرایط خاصی در نظام اجتماعی قرار گیرند؛ بنابر مصلحت عمومی اجتماع، مسئولیت مردان در اولویت قرار خواهد گرفت. و به همین دلیل است که در اسلام، قضاوت و جهاد، مختص مردان است. در مورد امور خانواده در آرمان اسلامی نیز؛ هر کدام از زوجین، مسئولیتهایی بر حسب توانایی ذاتیشان دارند. لیکن مردان، از لحاظ ذاتی، از توانایی جسمی و مدیریتی بالاتری برخوردارند. و به همین دلیل است که در برخی از امور زناشویی، حرف مرد در اولویت قرار میگیرد. و یا دلیل مشروط بودن انجام برخی امور توسط زن، بر اجازه همسر، میتواند همین موضوع باشد. با بررسی دقیق شرع اسلام نیز این مهم آشکار میشود که چرا برخی احکام در باب زن وجود دارد. به طور کلی اساس زندگی، در این آرمان مقدس، اسلام سالاری است نه جنسیت سالاری. اساسا اسلام، در هیچکدام یک از معارفش، بر برتریت جنسیتی، اشارهای نکرده و به جای آن، تقوا را ملاک برتریت آدمی ذکر نموده است. لیکن عدهای کثیر، بر اعتقاد فمینیسمی خود برعلیه اسلام، همچنان پایبندند. این تفکر میتواند ناشی از دو عامل باشد: 1. کج فهمیهای صورت گرفته از منابع اسلامی و عدم بررسی دقیق و عقلایی 2. اسلام هراسی غربی و ترس از سلب آزادی شهوانی و حیوانی، که مهمترین عامل اثر گذار بر این نوع عقاید، میباشد.