خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری پیشبینی رفتارهای خرابکارانه دانش آموزان در مدرسه بر اساس جهتگیری
انگیزشی معلمان و والدین با نقش میانجیگری جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه انجام گرفت. در این پژوهش از روش
توصیفی- همبستگی با نوع مدل معادلات ساختاری استفاده گردید و جامعه آماری پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان پسر
دوره دوم متوسطه شهر ایلام در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱ بود که براساس آمار دریافتی آموزش و پرورش شهرستان ایلام به
تعداد ۳۵۲۱ نفر بودند. برای برآورد حجم نمونهء از جدول کرجسی و مورگان(۱۹۷۰) و جهت تعمیمپذیری بیشتر نتایج و با در
نظر احتمال ریزش(۱۰ درصد) برخی پرسشنامههاء تعداد ۴۰۰ نفر به روش نمونه گیری خوشهای چندمرحله ای تعیین و
انتخاب گردیدند. در نهایت بعد از دریافت پرسشنامه و به دلیل مخدوش بودن تعدادی از آنهاء تعداد ۳۸۴ پرسشنامه مورد
تجزیه و تحلیل نهایی قرار گرفت. ابزار اندازهگیری پژوهش نیز شامل، پرسشنامه رفتار خرابکارانه (VSQ) علیوردی نیا و
همکاران (۱۳۹۲)» مقیاس ادراک والدین (POPS) گرولنیک و همکاران (۱۹۹۷)» پرسشنامه جو یادگیری (LSQ) ویلیامز و
دسی (۱۹۹۶) و پرسشنامه جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه (POSS) ابوالمعالی الحسینی و احمدی (۱۳۹۶) بود. برای
تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری به کمک نرمافزارهای SPSS5 و AMOS استفاده شد.
نتایج یافته ها نشان داد که مدل ساختاری پیشبینی رفتارهای خرابکارانه دانش آموزان در مدرسه بر اساس جهتگیری
انگیزشی معلمان و والدین با نقش میانجیگری جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه از برازش مطلوبی برخوردار بود و جهت-
گیری انگیزشی معلمان و والدین بهطور مستقیم و نیز با میانجیگری جهت گیری مثبت نسبت به مدرسه بر رفتارهای
خرابکارانه دانش آموزان در مدرسه تاثیرگذار و قابل پیش بینی است. لذاء در نظام تربیتی خانواده و مدرسهء به نگرشها و
باورهای والدین و معلمان به مدرسه به عنوان افراد تاثیرگذار باید توجه بیشتری گردد تا زمینه جهت گیری مثبت نسبت به
مدرسه در دانش آموزان و به تبع آن کاهش رفتارهای خرابکارانه فراهم گردد.