خلاصة:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بدبینی سازمانی در رابطه بین فرسودگی شغلی و حمایت سازمانی ادراک شده با تعهد سازمانی معلمان انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی- همبستگی بود که در آن ارتباط بین متغیرهای پژوهش در قالب تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. جامعه این پژوهش را تمامی معلمان زن مقطع ابتدایی شهر گرگان در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. نمونه این پژوهش 291 نفر بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه پرسشنامه بدبینی سازمانی دین و همکاران (1998)، پرسشنامه حمایت سازمانی آیزنبرگر و همکاران (2001)، پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ و جکسون (1993) و و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1993) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. نتایج حاکی از برازندگی مناسب مدل داشت و نشان داد که بدبینی سازمانی نقش واسطه ای در رابطه بین حمایت سازمانی ادراک شده و فرسودگی شغلی با تعهد سازمانی دارد؛ بدین معنا که فرسودگی شغلی باعث افزایش بدبینی سازمانی در کارکنان میگردد و از این طریق باعث کاهش تعهد سازمانی میگردد و از طرفی حمایت سازمانی ادراک شده با کاهش بدبینی سازمانی باعث افزایش تعهد سازمانی کارکنان میشود. همچنین میزان تاثیر بدبینی سازمانی بر تعهد سازمانی 0/622-، میزان تاثیر حمایت سازمانی ادراک شده بر تعهد سازمانی 0/438 و میزان تاثیر فرسودگی شغلی بر تعهد سازمانی 0/259- بود. بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، توجه به سازه های بدبینی سازمانی، حمایت سازمانی ادراک شده و فرسودگی شغلی به عنوان عوامل تاثیر گذار بر تعهد سازمانی کارکنان ضروری به نظر میرسد .