خلاصة:
در این مقاله ضمن تشریح چگونگی تعامل سازمانهای باز با محیط،قدمهای لازم برای تجزیه و تحلیل محیط سازمانها بررسی گردیده است.اصول و تکنیکهای مدیریت استراتژیک که اهم آنها تجزیه و تحلیل محیطی است،یکی از مهمترین پدیدههایی است که سازمان را به راهی که معقول است و به چاله نمیافتد،رهبری میکند. به منظور تجزیه و تحلیل محیط فرآیندی که در نتیجه شناخت و تجزیه و تحلیل آن حاصل میشود باید چهار عنصر اصلی به ترتیب زیر مورد توجه قرار گیرد:1-ریزنگری 2-ردیابی 3-پیشبینی 4-ارزشیابی در ادامه مقاله تئوریهای محیط از جمله:"نظریه امری"و"تریست"،"نظریه آن آنسوف"و نظریه دانشمندان"تجارت بین المللی"مورد بررسی قرار گرفته است. در ضمن بررسی راهکارهای تجزیه و تحلیل محیطی،انواع محیطهای دستهبندی گردیده و چگونگی رفتار سازمانها برای ایجاد تعادل با محیط بررسی شدهاند. همچنین عوامل محیط بین المللی نیز مدنظر قرار گرفتهاند.
ملخص الجهاز:
"شناخت محیط خارجی تاکیدش بر فاکتورهایی است که ظهور و بروز آن در اختیار و کنترل سازمان نیست اما براساس مطالعه و تجزیه و تحلیل پرسشهایی کی،کجا،چه وقت،چطور،چرا؟روند این اتفاقات به ویژه آنها که بر امور داخلی سازمان اثر میگذارند کشف میگردد و مدیریت استراتژیک را در یک پیشبینی و تعیین نقطه تعادل در ارتباط با این دو عامل اصلی یاری میدهد.
4. محیطی بحران،مغشوش و متلاطم،در این نوع محیط روابط بین سازمانها و اجتماع و منابع دائما در حال تغییر و تحول میباشد و درجه این تغییرات بسیار بالا و گسترده است،و تنها در این حالت است که مدیریت استراتژیک برای شناخت محیط و پیشبینی روند آینده نیار به تحقیق و بررسی علمی و استفاده گسترده از تکنینکهای رایج پیدا میکند.
با مقایسه سه نظریه بالا در رابطه با محیط که به اختصار و اجمالا مورد بررسی قرار گرفت ملاحظه میشود که هر گروه از دانشمندان،محیط را با توجه به اهداف مربوط به آن از یک دیده و از یک نقطه نظر که از پایین و از جزء شروع و به یک مجموعه وسیع و گسترده در سطح جهانی ختم میشود،شناختهاند و منظور از ذکر تئوریها و ارائه مجدد آنها،در این مقاله این است که مدیران استراتژیک در سطوح مختلف سازمان بتوانند هریک از تئوریها را که برای تنظیم و صورتبندی استراتژی خاصی مناسب و ضروری میدانند به کار گیرند و حد اقل متوجه باشند که چه عوامل و فاکتورهای وسیع و متعددی روی تصمیمگیریهای مدیران عالی دستگاه میتواند موثر واقع شود."