ملخص الجهاز:
"برای درک و دریافت آن نباید اجزا،را به طور جداگانه، مورد بررسی قرار داد،بلکه باید آنها را،در یک شکل واحد،جاسازی کرد،که به صورت موازی با طرح نمایش پیش میرود و فراز و نشیب آن،نسبت به الزامات نمایشی،قابل تغییر است.
در این کتاب آمده:«صدا، نوعی آوای شخصیتپردازی شده است که روح موسیقی را در خود جای داده است؛این روح زمزمهء صداست...
» زنون1،یکی از پیروان ارسطوست که به شکلی گستردهتر در کتابش اصول و قوانین هارمونی-یا به طور خلاصه هارمونی که به کلی به موسیقی اختصاص دارد-به این موضوع پرداخته است.
» فنون آوازی ارائه شده توسط او،همگی در تئاتر یونان باستان متداول بود و رعایت میشد:مثلا اینکه،همسرایان مرد،همگی باید در یک اکتاو بخوانند.
آلن لوماکس،موسیقیشناس امریکایی، در کتاب خود،موسیقی یونان باستان2، سبکهای آوازی موسیقی یونان را،چنین شرح میدهد:«متغیرهایی شامل عمق صدا، کشش آن،ارتعاش،قدرت،ضرباهنگ،تمپو، حجم و زیروبمی آن،در ارتباط با دستهبندی خوانندگان،تعداد،جنسیت،نوع چیدمان آنها، لحن و ریتم آنها و ظرافت گفتار آنها،استوار میشوند و جایی که چندین صدا وجود داشته باشد،عاملی به نام درجهء ترکیب اصوات نیز،به آن اضافه میشود.
تاگرچه طبق نظر لوماکس: «ترانههای یونانیان(تا جایی که ما اطلاع داریم) مجموعههایی از قطعات شعری موسیقایی شده و اغلب بسیار اندیشمندانه بود و لغات تکراری در آنها بسیار کم استفاده میشد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) سازبندی در مجموع،سه دسته ساز در یونان باستان، مورد استفاده قرار میگرفت:زهی،بادی و کوبهای.
اشعار با خواندن یا شنیدن اشعار یونان باستان، میتوان دریافت که تأثیر همراهیکنندهء موسیقی در تئاتر یونان،تا چه حد کوچک،و (به تصویر صفحه مراجعه شود) همه چیز،در گرو شعر و خواننده آن بوده است."