خلاصة:
این ادعا که کامپیوتر فکر میکند یا تنها کامپیوتر میاندیشد، چه تأثیری در برخی از باورهای دینی دارد؟ و آیا تعارضی با مضمون متون دینی پیدا میکند؟ در هوش مصنوعی، دو ادعای مهم به چشم میخورد: برخی ادعا میکنند که کامپیوتر به معنای حقیقی کلمه میاندیشد (فرضیه دستگاه نمادها). برخی دیگر هم ادعا میکنند تنها کامپیوتر میتواند بیندیشد، (فرضیه قوی دستگاه نمادها). متون دینی هم در پارهای از موارد بر اندیشیدن و تعقل تکیه میکنند. آیا اندیشیدن به معنای واحدی در دو مورد به کار میرود؟ و آیا دین و متون دینی میتواند تفاوتهایی میان انسان و کامپیوتر را نشان دهد؟ نگارنده تلاش میکند پاسخهایی برای این پرسشها بیابد و با توجه به متون دینی تفاوتهایی میان آنها را روش سازد.
ملخص الجهاز:
"مسائلی که هوش مصنوعی حل میکند معمولا راه حل الگوریتمی ندارند؛ بدین معنا که معمولا نمیتوانیم برای حل این مسایل الگوریتمی؛ یا به عبارت دیگر، سلسلهای از مراحل منطقی را بیابیم که پیمودن آنها رسیدن به نتیجه را تضمین کند.
برنامههای بازی شطرنج زمینة پر خیر و برکتی برای هوش مصنوعی بوده است؛ زیرا روش شناخته شدهای برای تعیین بهترین حرکت در مرحلة خاصی از این بازی وجود ندارد؛ زیرا: اولا، تعداد احتمالات موجود در هر حالتی تا حدی بسیار زیاد است که نمیتوان جستجوی کاملی را انجام داد.
فرض میکنیم این نمادها ترکیبی از دو عدد صفر و یک هستند (درواقع هم برنامههای کامپیوتری با این دو رقم نوشته میشود) و بهعنوان مثال، نمادهای مورد نظر را در چهار سطر زیر بر روی کاغذ نوشتهایم: 1101 1001 0001 0011 کامپیوتر براساس برنامة داده شده به آن بر روی نمادهای فوق (چهار سطر بالا) عملیاتی را انجام میدهد.
او با واژگان فنی در پاسخ میگوید: «دستگاهی که در نمادها دستکاری میکند تنها در نحو (Syntax) مهارت دارد و مهارت در نحو برای مهارت در معناشناسی (semantics) کافی نیست» (Searl,1989:31) مهارت داشتن در نحو به معنای مهارت داشتن در دستکاری نمادهای زبانی است و این امر به معنای مهارت داشتن در فهم آنها نیست.
آیا هوش مصنوعی نشان میدهد که تمام فعالیتهای عالی بشر قابل تبیین بهصورت طبیعیاند؟ به نظر میرسد که پرسشهایی از این قبیل در نهایت با پرسش نخست ارتباط مییابند و این پرسش نسبت به بقیه بنیادیتر است."