خلاصة:
با آغاز حمله نظامی ارتش آمریکا و متحدانش به عراق و اشغال این کشور، بسیاری از تحلیلگران سیاسی اعلام نمودند که دستیابی به منابع نفت
عراق و به دنبال آن افزایش قدرت سیاسی ایالات متحده در دنیا، مهمترین اهداف لشکرکشی به خاورمیانه بوده است. اما در این مقاله، نویسنده با
نقد دلایل حامیان این نظریه و نشان دادن شکست آمریکا در دستیابی به این دو هدف، خاطرنشان میکند که دلیل شکلگیری این جنگ را باید در
سیاستهای اسراییلیها و به ویژه حزب لیکود در تأمین امنیت اسراییل جستجو نمود.
ملخص الجهاز:
"چکیده: با آغاز حمله نظامی ارتش آمریکا و متحدانش به عراق و اشغال این کشور، بسیاری از تحلیلگران سیاسی اعلام نمودند که دستیابی به منابع نفت عراق و به دنبال آن افزایش قدرت سیاسی ایالات متحده در دنیا، مهمترین اهداف لشکرکشی به خاورمیانه بوده است.
البته با سلطه آمریکا بر عراق، شرکتهای نفتی ایالات متحده ممکن است سودهای کلانی بهدست آورند، اما این عامل نمیتواند همه دلایل پشت پرده آغاز جنگ عراق را نشان دهد.
اما اینک این سؤال مطرح میشود که آیا شرکتهای نفتی، از مشوقین آغاز این جنگ نبودهاند؟ واقعیت این است که نمایندگان صنعت نفت ایالات متحده، همواره جزء مخالفان تحریم عراق در سالهای اخیر بودهاند، چرا که با وجود تحریمها، آنان نمیتوانستند در این کشور جایگاهی داشته باشند.
در ماه می 2001 میلادی، هفتهنامه نیوزویک در مقالهای به قلم رز برادی چنین نوشته بود: «لغو تحریمهای آمریکا علیه دولتهایی نظیر ایران، کره شمالی، لیبی و عراق و یا کاستن از این تحریمها، میتواند حامیان دولت اسراییل و مدیران صنعت نفت ایالات متحده را در برابر هم قرار دهد.
در سال 1990 میلادی نیز این شرکتها معتقد بودند که باید دولت آمریکا روابط نزدیکتری را با صدام برقرار نماید، زیرا وی سیگنالهایی در مورد اجازه ورود شرکتهای نفتی آمریکایی به عراق نشان داده بود.
» آیا در این جنگ، نومحافظهکاران به بازیچه حزب لیکود تبدیل شدهاند؟ این سؤال در سالهای اخیر همواره از سوی گروهها و افراد مختلف مطرح گردیده است، اما آیا بهراستی اسراییلیان، سیاست خارجی آمریکا را تحت سلطه خویش درآوردهاند؟ من معتقدم که در سالهای روی کار آمدن نو محافظهکاران، آنان همواره سیاست خارجی ایالات متحده را از پنجره منافع اسراییل و نه آمریکا نگریستهاند."