"نگارنده در قسمت دوم این مقاله، به بنیادگرایی اسلامی و تقابل آن با مدرنیسم غربی اشاره نموده و معتقد است که، شکلگیری برخی از گروهها و جریانات، در درون جهان اسلام و بهویژه ایران، باعث شد که، همه مؤلفههای هویت غرب، مورد حمله قرار گرفته و این امر باعث گردیده، تا چهرهای خشن از بنیادگرایی اسلامی، توسط جهانی غرب، صورت گیرد؛ که نگارنده آنرا، اصولگرایی شکلاندیش، نامگذاری کرده است.
نویسنده در بخشی از این مقاله، ضمن بازخوانی نقش غرب، در ایجاد حکومت جهانی واحد بر این نکته تأکید میورزد که، سلطه اقتصادی و صنعتی غرب بر جوامع انسانی، هرگز به معنای دستیابی به معیارهای لازم برای حاکمیت جهانی نیست، زیرا؛ در برپایی حکومت جهانی لازم است، نقطه اتصال و اتکای جهان و انسان، به محوریت یگانهای معطوف شود، که تمام قدرتها از اوست و حکومت بر انسان و جهان را، به هر کس که، خود مصلحت بداند، واگذار مینماید."