ملخص الجهاز:
"موضوع این نوشته و پرسشهای وجودی آن نیز از اینجا ناشی میشود:آیا مقولات و اصول الهیات فرهنگی تیلیش منابعی مفیدند که در فهم فرهنگ تکنولوژیک به ما یاری میرسانند؟آیا شیوهء کار او در«ارزیابی تکنولوژی»برای شناخت و درک وضعیت ابر فرهنگی ما کافی است؟آیا تفکر او نشانههای مشخص و معتبری برای اتخاذ یک استراتژی کلامی در عصر تکنولوژیک به دست میدهد؟ نخستین واکنش ما به تمامی این پرسشها احتمالا منفی است.
البته استقرار چنین فرهنگی،نتیجه و محصول تلاش بشری نیست، زیرا در این صورت این فرایند نیز به یک برنامهء تکنیکی جدید بدل خواهد شد؛حال آن که فرهنگ خدا آیین فقط تحت تأثیر حضوری معنوی تحقق خواهد یافت که باید پذیرا و دلبستهء آن باشیم.
ولی آیا بازگشت به یک ساختار فرهنگی ما قبل مدرن آسانتر از رجعت به فرهنگی ما قبل تکنیکی است؟به علاوه،معنای ریشهای این اصطلاح-که از دو جزء خدا( soeht )و آیین( somon )تشکیل شده است-در یک فرهنگ تکثرگرا که گرایش xhi فکری الحادی( tsiehtnon )را نیز شامل میشود،مسئولیت و مسائل خاص خود را به همراه دارد.
این یا آن پروژهء خاص چه تأثیری بر کل باقی میگذارد؟ آیا اذهان و اعیان بنا به جوهر و ارزش ذاتی خود فهمیده و پذیرفته میشوند؟هنگامی که آنها برای اهدافی ورای خود به کار گرفته میشوند،چه توجیهی ارائه میگردد و چگونه از الگوهای فراگیری که زمینهء آنهاست،نگهداری و مراقبت میشود؟ همراه و همپای تجدید نظر در خدا آیینی،الهیات فرهنگی باید در مناظرات فرهنگی مشارکت کند،مناظراتی که هدف از آنها بسط«اصول واسطی»است که فعالیتهای تکنولوژیک را به اهداف غایی پیوند میدهند."