ملخص الجهاز:
"درواقع،حتی اگر آثار رمانتیکها را با دقت بیشتری دنبال کنیم،به شکلی پراکنده احساس نیاز به حملهای کوبنده به این جریان مشاهده میشود:نوشتههای مری ولستونکرافت و کالریج دربارهی داستان گوتیک،مقدمهی چاپ دوم کتاب چکامههای غنایی(0081)،کتاب خاطرات(1081)مری رابینسون،زندگینامه ادبی کالریج،نوشتههای اسکات و شاعران انگلیسی و ریویونویسهای اسکاتلندی(9081) لرد بایرون ودونخوان(4281-9181).
این تضاد بین متن و پاورقی را شاید به بهترین شکل در سرود آخرین خنیاگر اسکات بتوان دید،یکی از اولین اشعار آن سالها که در آن ظرفیتهای مردمپسند گوتیک برای تولید اثری پرفروش به کار گرفته شده و در عینحال رضایت منتقدان نیز مدنظر بوده است.
بنابراین،مثالهایی که در این مقاله ارائه شد نه تنها به خوبی ارتباط ادبیات رمانتیک و گوتیک را نشان میدهد، بلکه برای مطالعات موردی در زمینهی فرضیات رمانتیکها در مورد ادبیت و ارزش ادبی-فرضیاتی که جیمز مکگان آن را«ایدئولوژی رمانتیک»در کتابی به همین عنوان نامیده است-به کار میآید و نشان میدهد چهطور ارزش ادبی نزد آنها برپایهی مفهوم ژانر استوار است.
بنابراین،وقتی شیوههایی را در نظر میگیریم که این شعر خود را به کمک آنها در ارتباط با خرافات گوتیک قرار میدهد-هم به منزلهی نتیجهی نقد منفی گوتیک و هم به منزلهی پاسخی به منزلت فرهنگی سطح پایین گوتیک-آنگاه میتوان گفت روابط رمانتیک و گوتیک فراتر از تأثیر ساده است."