ملخص الجهاز:
"اگر مدرنیته به سان هویتی معنوی انضمامی نگردد و اگر مدرنیسم به سان مورد خاص و خود-آگاه از پاسخ تحصلی به تغییرات اجتماعی و فرهنگی بازشناخته نشود،در این صورت چگونه دین میتواند حساس و مسئول ظاهر شود و تحت شرایط تغییر خودآگاهانهء اجتماعی و فرهنگی در جهان معاصر دچار تحول گردد.
بالاخص در گسترهای که آگاهی از امر مستحدث وجود دارد،آیا تغییرات خاصی در دین،مخصوصا در نسبت به دورهء مدرن روی داده است؟ تأثیر مدرنیته بر دین اگر مدرنیته را در این معنای وصفی ملاحظه کنیم،تعهد و تعلق قطعی به مدرنیزاسیون به لحاظ اجتماعی و به مدرنیسم به لحاظ فرهنگی ابتداء بایست به صورت جریانی منسجم در ایالات متحده لحاظ شود.
در این مرحله بایست تمایزی بین پاسخها به مدرنیته قایل شد که یکی از آنها آشکارا به کل گسترهء سنت دینی کلید خورده است،و دیگری تأثیری است که دین از جامعهء مدرن پذیرفته که خود شاهد و گواه تأثیر عمومی مدرنیته است.
بروکراسی و عقلانیت پارهای از تغییرات مشهود در دین در نسبت با جهان مدرن به وضوح از تأثر تأسیسات دینی به واسطهء فنون و رویههای توسعهیافته در دیگر بخشهای جامعه مأخوذ است سنن کلیسایی چیزهای زیادی از کاروبار جهان مدرن را پذیرفته است.
به هر حال،دین نیز به طور کلی دورهء مدرن را متأثر کرده است،اما نه بر مبنای پاسخی آگاهانه به تغییر اجتماعی و فرهنگی آنگونه که در مدرنیسم نمایان شده است.
5. نمونهء نهایی پاسخ دینی به تغییر اجتماعی در جهان مدرن پیدایش سنن به کلی تازه است،این قول موجب تجلیل از امر مدرن به گونهای نامناسب میشود،گرچه ممکن است این کار موجب بازیافت سنن مشرکان شود یا قالب باورهای ظاهری51و باطنی61به خود بگیرد."