خلاصة:
مقالهای که در ادامه میخوانید موضوع ارتباطات سیاسی را در سه بخش مورد بحث قرار داده است: 1.تاریخ؛ 2.تأثیر رسانههای جدید؛ 3.مناظرههای رادیو و تلویزیونی نویسنده معتقد است که با ابداع رسانههای چاپی و گسترش چاپخانهها در سراسر اروپا،در اواخر سده پانزدهم و شانزدهم امکان فنی برای توسعه ارتباطات سیاسی پدیدار شد که دیگر در انحصار نخبگان نبود.به اعتقاد وی،قرن نوزدهم شاهد دو تحول عمده در ارتباطات سیاسی در اروپای غربی و امریکای شمالی بود.نخست،ظهور حزب سیاسی به عنوان نهاد مرکزی شکلگیری و دستکاری افکار و سپس رشد بنیادی روزنامهها به عنوان بستر ارتباطات سیاسی.همچنین تلاش برای به دست آوردن حق رأی و به دست آوردن این حق، مردم بیشتری را به زندگی سیاسی علاقهمند کرد و باعث شد که بخواهند اطلاعات بیشتری به دست آورند.به این ترتیب رسانههای جدیدتر،اطلاعات بیشتری را به مردم ارائه دادهاند که از نظر محتوا و زمانبندی کمتر کنترل شدهاند و ظرفیت بیشتری برای پردازش و بازخورد و واکنش بهتر دارند. نویسنده همچنین تأکید میکند که کشورهای بسیاری در برابر رسانههای همگانی جدید به خاطر حفظ سنتها و روشهای خود ابراز نگرانی کردهاند زیرا این رسانهها مکانیسمهای نهادی موجود را برای تضمین مراقبتهای ملی به مبارزه طلبیدهاند و در این میان عدهای بر این باورند که رسانههای جدید عامل تسهیلکنندهء مردمسالاری هستند و عدهای دیگر در جهت خلاف این باور،معتقدند که رسانههای جدید،ابزار سرکوب هستند که در خدمت قدرت قرار میگیرند.
ملخص الجهاز:
"میزان کنترل دولتی رسانههای صوتی و تصویری به شدت متفاوت است:از نظام امریکا که این رسانهها(ظاهرا)بیشتر در دست تجار خصوصی است تا نظام انگلیس که دولت،مقامات رسانهها را تعیین میکند و دارای آزادی عمل بسیاری هستند،تا نظامهای *بعضیها رسانههای جدید را به عنوان عوامل تسهیل مردمسالاری (دموکراسی)و عدهای دیگر آنها را به منزله ابزار سرکوب،تصویر کردهاند.
در عین حال که دولت امریکا در سیاستهای اطلاعاتی خود هنوز بازتر از فرانسه،انگلیس یا بیشتر دموکراسیهای لیبرال دیگر عمل میکند،با این وجود،این دولت درباره استفاده از رسانههای همگانی به عنوان وسیلهای برای متقاعدسازی به نحو روزافزونی خودآگاه است.
به علاوه رسانههای جدید با دادن امکان توسل به مخاطبان در سطح ملی به گروهها،ممکن است کنترل مبارزه را در سازمانهای ملی،احزاب و گروههای ذی نفع که میتوانند اقتصادهای مقیاس،منابع و متخصصان مورد نیاز را برای اداره کردن یک مبارزه از طریق تکنولوژی پیشرفته سازمان دهند،متمرکز کنند.
با این حال،این نظریه که رسانههای جدید منافع اقتصادی،فرهنگی و سیاسی آن عوامل و ملتهایی را که در حال حاضر ارتباطات و تکنولوژی ارتباطی بینالمللی را کنترل میکنند بیشتر خواهد کرد به حد گستردهای پذیرفته شده است.
اگرچه این کار به موضوع فروش زمان برای بحثهای سیاسی خاتمه نمیداد اما پخشکنندگان دستکم امیدوار بودند آن را به حداقل برسانند و تا حد امکان به جای دورههای *تأثیر مناظرههای تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری سال 0691 در امریکا،موضوع مطالعات متعدد بوده است.
پاترسون کارشناس امور سیاسی امریکا با استفاده از دو نمونهء برابر این موضوع را نشان داد:اول مصاحبههایی بود که بلافاصله پس از مناظره سال 6791 بین جیمی کارتر و جرالد فورد(پیش از اینکه تفسیرهای رسانهها در این مورد پخش شود)و دیگری مصاحبههایی که دوازده ساعت بعد انجام شد."