ملخص الجهاز:
"روی یک تیغهی مسی که در موزهی لوور موجود است و جزو اشیای به دست آمده از منطقهی شوش است نیز،آثاری از پارچهای احتمالا کتانی که تیغه لابهلای آن پیچیده شده بود،دیده میشود[یاوری،1380:12]این پارچهها که تار و پود خیلی ظریف و زیبای آنها به خوبی قابل تشخیص است،بر این موضوع دلالت دارند که در آن زمان، ریسندگی یک دست و خیلی ظریفی معمول بوده و پارچه به صورت باز بافته میشده است[رضایی، 1382:128].
:12[ از گونههای لباس مربوط به ایران باستان که در نقشهای تخت جمشید و مکانهای دیگر دیده شدهاند،آشکار میشود که صنعت پارچهبافی در ایران باستان راههای پیشرفت خود را میپیموده است؛به گونهای که اندکاندک به گوناگونی رنگها و گونههای بافت پارچه افزوده میشده و پارچههای گوناگون، خشن،نرم و نیز ابریشمی بافته میشده است.
تزئینات پارچه در دورهی ماد و هخامنشی از بررسی لباس و پوشاک مادها روی نمونههای سنگ تراشی،چنین برمیآید که پارچه بافی و تولید پارچههای دست باف در آن روزگار کاملا مرسوم و برش و دوخت آنها نیز معمول بوده است[یاوری،1380:13- 12]بعضی نقشهای ساغرهای مفرغی لرستان که به سبک آشوری است،طرحهایی روی پارچهی لباسها دیده میشود که ظاهرا گل آن در خود پارچه بافته شده است.
این سوار کلاهی از جنس پارچهای سفت (احتمالا نمد)بر سر دارد که مزین به یک حفاظ فلزی خارجی است،همراه با حلقهای در پشت که زائدهای میتوانست به آن متصل شود(شکلهای 1 و 2)تصویر عقابی نیز روی کلاه گلدوزی شده است[یار شاطر، شکل 1."