ملخص الجهاز:
"شباهت میان فرهنگها دارویم برای اثبات همگانی بودن حالات چهره آدمی از چند تن در کشورهای مختلف تقاضا کرد تا حرکات اعضای صورت هموطنان خود را مشاهده کرده و دریابند که این حالات چه احساس خاصی را تداعی میکنند.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) آنان نخستین بار این پرسش را مطرح ساختند که آیا حالات مختلف چهرهء نوزدان قابل تشخیص است؟کارول و همکارانش از حرکات نوزادن یک تا نه ماهه در حالات مختلف مثلا بازی با مادر،واکسینه شدن، نزدیک شدن پرستار به آنها و...
اما پس از نوشیدن مایع تلخ دهان نوزاد باز و بسته،کنارههای دهان به طرف پایین متمایل و لبها دائما جمع میشد و پلکها به سرعت به هم میخورد ناظران با مشاهدهء حالات چهره نوزادان و بدون آنکه بدانند نوزاد کدام مایع را چشیده درصدد تشخیص واکنش آنها به مایعات برآمدند و چنین قضاوت کردند که نوزادان از مزهء تلخ متنفر بوده و از طعم شیرین لذت میبرند.
نوزادان شاید خوشحال یا عصبانی به نظر میرسند نه بدان دلیل که چنین حالاتی ذاتی و مثابه نظامی همگانی برای انتقال علائماند،بلکه آنان ناظر حرکات دیگران خواه بزرگسالان و خواه کودک بودهاند و به واسطهء تقلید،مجددا همین حالات را در چهره خود نشان میدهند.
اما به واسطهء این فرضیه نمیتوان توجیه کرد که نوزاد چگونه در شرایط مناسب احساس خود را از طریق حالات چهره نشان میدهد.
در این میان،همان چند رفتار محدود که از مجموعهء خزانه رفتاری کودک به اثبات رسیده،شاهدی معتبر برای اثبات فرضیه داروین مبنی بر ذاتی بودن و عمومیت داشتن حالات چهره در انسانها به شمار میرود."