بررسی جریان موج نو در شعر معاصر با سخنرانی منوچهر آتشی به همت کانون ادبی دانشگاه تهران روز 16 آبان ماه در دانشکده علوم این دانشگاه برگزار شد.
آتشی در ابتدا به صورتهای مکتوب از سرایشهای آیینی و کهنترین سرودههای شاعرانه به جا مانده در تب مذهبی و دیگر کتب اشارهای کوتاه کرد و گفت:تمامی سرودهها و شعر گونهها مبتنی بر شناخت ابتدایی مجهول بزرگ، ستایش از او، حفظ و حراست گوهر حیات بوده است و این خصلتی است که به هرگونه شعری در هر زمان دیگری به میراث رسیده است.
وی مهمترین عرصه بالندگی را بعد از زندگی، زبان معرفی کرد و تمامی زبانها را موضوع هنر و تمامی هنرها را موضوع زبان دانست و گفت:هنر به عنوان پدیدهای از ذهن و زبان انسان در بطن جامعه، حرکت میکند و بیرون از آن نیست و هنر بزرگ در همان حال تن به هجوم مفاهیم بیهوده نمیدهد تا نو و ماندگار باشد.
منوچهر آتشی سپس به عرصه فلسفه به عنوان زیر ساخت بسیاری از تفکرات جدید اجتماعی و ادبی پرداخت.
گفتنی است جلسه پرسش و پاسخی نیز بعد از سخنان آتشی برقرار بود.
آتشی در پاسخ به سؤالی که از او و سبک شعریاش پرسیده شده بود گفت:افتخارم این است که خودم را شاعر خلف نیما میدانم و در عین حال که بسیار متأثر از گذشتهها و کودکی خودم و معلمهای بومی خودم مثل فایز دشتستانی هستم به همان نسبت سعی کردم در شناخت راهی که نیما را از درههای یوش به قلهها رساند، دور نمانده باشم و در عرصه شعر مطالعه کرده باشم و فکر میکنم از نظر خودم، شیوه درست راه رفتن و درست متحول شدن و درست دیگر گونه سرودن را با تجربیات پنجاه ساله، آموخته باشم.