مهر هفتم - مجلة کتاب ماه ادبیات مقدمة ومراجعة

نقد و بررسی کتاب‌حکایتی در سرم می‌نگارم و با تو نیز خواهم گفت از آنجا که در روایت سیماب و کیمیای جان * از سه تکنیک جریان سیال ذهن، تک‌گویی درونی، و تک‌گویی عادی استفاده شده است، ابتدا توضیح مختصری درباره این تکنیکها می‌دهم که در فرم این رمان هم نقش مهمی بازی می‌کنند. در داستانهایی که با استفاده از این صناعت روایت می‌شوند، نویسنده سعی می‌کند تمامی احساسها و تداعیها و تفکراتی را که در ذهن شخصیت داستانی شکل می‌گیرد، بدون هیچ توضیح یا تعدیل یا تحلیلی روی کاغذ بیاورد. در روایت عادی سعی بر این است که فکرها و احساسهایی که روی کاغذ می‌آیند صورت و روابط منطقی پیدا کنند، اما در جریان سیال ذهن، جریان کامل آنچه در درون ذهن شخصیت می‌گذرد روی کاغذ آورده می‌شود. این را هم باید گفت که اصطلاح تک‌گویی درونی و جریان سیال ذهن غالبا به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند، اما هر چند که تک‌گویی درونی می‌تواند تمام فکرها و احساسها و تداعیهایی را که در ذهن شخصیت داستانی می‌گذرد در خودش منعکس کند، ممکن هم هست که فقط به افکار منطقی و سازمان یافته او محدود شده باشد. *** سیماب و کیمیای جان * با الهام از مکاشفه یوحنا نوشته شده است. اما رنگ چهارم مکاشفه یوحنا که زرد و نماد مرگ است، در سیماب و کیمیای جان حذف می‌شود، و به جای آن رنگ سبز می‌آید و و مفهوم آرامش و سعادت جاودان دارد. » سیماب و کیمیای جان یک تک‌گویی درونی است که با یک روایت عادی، با راوی اول شخص، ترکیب شده است.